برای اینکه روش تربیتی در مدرسه آسان صورت پذیرد باید برنامه جامعی از طرف مربیان مدرسه تهیه شود و لازم است گاهی اوقات بین اولیای کودکان و معلمین نشستی انجام شود تا بین مدرسه و خانواده هماهنگی لازم جهت رشد دانش آموزان برقرار شود. اولیای کودکان باید بدانند در محیط مدرسه فرزندانشان چه میگذرد و چه چیزی به او میآموزند و به طور کلی آنان باید از برنامه های آموزشی و تربیتی مدرسه فرزندشان آگاه گردند. معلمین نیز باید بدانند که والدین دانش آموزان چه نوع برخوردی با فرزندانشان دارند، نحوه تربیت آنها در خانه چگونه است. به عبارت دیگر، معلمان باید از کیفیت برنامه های تربیتی در خانواده مطلع گشته و برنامه های مدرسه را با توجه به آن تنظیم نمایند.
۲-۲-۴- برنامه:
اصولاً در هر کاری برنامه ریزی لازم و ضروری است. به عنوان مثال، اسلام برای تربیت قبل از ازدواج برنامه های خاص خودش را دارد. انتخاب همسر از خانواده ای با اصالت و ریشه دار، بدست آوردن رزق و روزی حلال قبل و بعد از انعقاد نطفه، توجه به مسائل بهداشت روحی و روانی قبل و بعد از تولد فرزند، چگونگی تربیت فرزند در هفت سال اول، هفت سال دوم و هفت سال سوم زندگی، همچنین پرورش فرزند در محیطی سالم و به دور از مسائل چالشی، رفاقت با فرزندان، به فکر سلامت روح و جسم فرزند بودن و هزاران نکات تربیتی دیگر که میبایست رعایت گردد تا انسان به رشد و تکامل برسد.
انسان بی برنامه در زندگی همانند شی شناور در آب اقیانوس است که با هر باد و موجی به آن سو و این سو میرود و اختیارش را به دیگران می سپرد. اسلام عزیز برای تمامی لحظات، حرکات و سکنات انسان برنامه تعیین نموده است و از همین رو جا دارد این برنامه ها توسط اولیاء در درجه اول در منزل و در مرحله دوم توسط مربیان که نقش پیامبران در جامعه را دارند به درستی انجام پذیرد.
انسان ها با نگرش به جهان طبیعت نیز در مییابند که اجزای این جهان بر اساس برنامه ریزی دقیق و منظم انجام میگردد و کوچکترین خللی در آن راه ندارد. از این رو انسانی که برای هدفی متعالی خلق گردیده به دور از انصاف است که بدون توجه به تعالیم و دستورات الهی حرکت نماید و در مسائل تربیتی نیز بدون برنامه ریزی به تربیت بپردازد، چرا که در این صورت، به ورطه سقوط کشیده خواهد شد.
۲-۲-۵- هدف:
هدف نهایی تعلیم و تربیت از نظر اسلام، وصول به مقام قرب الهی و رضوان خداست که رسیدن به این جایگاه از راه پرستش خدا حاصل می گردد. در آیات ۶۵ و ۷۳و ۸۵ سوره اعراف میفرماید که ما پیامبران الهی هود، صالح و شعیب را به سوی قومشان فرستادیم و آنان گفتند ای قوم، تنها خدا را پرستش کنید. بدیهی است سیر در صراط مستقیم در پرتو عبادت خداوند متعال است و از این رو انسانی که در خط عبودیت الهی قرار گرفت در برابر معبودهای دیگری سر تعظیم فرود نمی آورد. آدمی در پرتو عبودیت به مقام عبادالرحمن میرسد و خلیفه و جانشین خداوند در روی زمین میگردد. البته طبیعی است که رسیدن به این مقام در سایه تربیت به دست می آید.
امام خمینی۶ می فرماید: تنها راه تربیت و تعلیم راهی است که از ناحیه وحی و مربی همه عالم رب العالمین ارائه میشود و آن تهذیبی است که با تربیت الهی بوسیله انبیاء مردم آن تربیت را میشوند و آن عملی است که بوسیله انبیاء بر بشر عرضه میشود و انسان را به کمال مطلوب خودش میرساند.
(امام خمینی،۱۳۶۱، ص۲۶۵)
۲-۲-۶- وسایل آموزشی:
استفاده از وسایل آموزشی زیر در تفهیم مطالب بسیار حائز اهمیت است:
۱- کتاب یا جزوه: روش استفاده از کتاب و جزوه بسیار مرسوم است. این روشی است که اکثر فراگیران در سطوح مختلف با آن آشنایی دارند و برای دریافت مطالب از آن بهره می برند. گفتنی است با اینکه امروزه وسائل متفاوت و متنوع جدیدی در آموزشگاهها پدید آمده و موجود است اما از ارزش و اهمیت کتاب نکاسته بلکه ارزش آن محفوظ مانده است.
۲- سی دی آموزشی: این وسیله یکی از وسائل نوین آموزشی است که در برخی از آموزشگاهها از آن استفاده می شود و می تواند کیفیت آموزش را چند برابر افزایش دهد.
۳- اسلاید و ویدئو پروژکتور: برای ارائه بحث علمی و نمایش آن از این گونه وسیله استفاده به عمل میآید.
۲-۳- اصول تربیت:
۲-۳-۱- اصل تعقّل و تفکّر:
این اصل، ناظر به ویژگی اندیشه ورزی انسان است. در قرآن آیات بسیاری در باره تشویق و ترغیب به تعقل و فهم و درک حقایق امور که در جهان ساری و جاری است وارد شده و خداوند با کلماتی مانند «افلا تعقلون» و «لعلکم تعقلون» از بندگان خواسته که زندگی خویش را بر پایه عقل و خرد بنا نهند و نیز از جهل و تقلید کورکورانه از دیگران برهند و خویشتن را از غرق شدن در مهلکه ها نجات دهند.
عقل به معنای قوه ای در نفس انسان است که او بدان وسیله حسن و قبح و کمال و نقصان و خیر و شر را تمیز دهد. به تعبیر دیگر عقل همان راهنمائی است که خدا را به وسیله آن می توان بندگی کرد و سرانجام بوسیله آن به بهشت راه یافت.
امام صادق ۸ فرمود: ستون فقرات آدمی عقل است و هریک از هوش و فهم و قوه حافظه و دانش زائیده آنند، اگر عقل آدمی به نور توفیق مدد شد وی دانشمند و حافظ و هوشیار و زیرک و با هوش باشد و انسان به وسیله عقل به کمال دست یابد و همان عقل راهنما و بینش دهنده او در کلیه کارها خواهد بود.(همان،ص۴۱۲)
کسی که تسلیم راهنمائی عقل باشد حتما به کمال دست خواهد یافت و دین و دنیایش حفظ خواهد شد.
عقل از عقال گرفته شده و عاقل به هیچ کاری اقدام نمی کند مگر آنکه از آن کار و عواقب آن مطمئن شود. انسان عاقل اول فکر میکند و سپس سخن میگوید ولی احمق برعکس او عمل می کند.
عقل موهبتی است الهی و نوری رحمانی که پیامبر درونی انسان شمرده میشود. این عقل ملاک تکلیف و ثواب و عقاب است؛ و بدان حق از باطل، خیر از شرّ و راه از بیراهه تمیز داده میشود؛ بوسیله آن زشت از زیبا تشخیص داده میشود. عقل نوری است که در پرتو آن خداوند پرستیده میشود و بهشت به دست میآید. عقل در شارع مقدس اسلام به عنوان یکی از منابع در کنار قرآن و سنت و اجماع قرارگرفته است.
در مقابل عاقل، جاهل است که در تعالیم اسلام به شدت مورد مذمّت قرار گرفته است. جهل و حماقت، زمینه گناه را در انسان به وجود می آورد و او را به سوی گناه و نا صواب میکشاند.
انسان آمیخته ای از عقل و شهوت است. آن انسانی که عقلش بر شهواتش غلبه یابد از فرشتگان بالاتر قرار میگیرد و کسی که شهوتش بر عقلش غالب گردد اسیر می شود و پست ترین انسانها کسانی هستند که شهوت بر عقلشان غالب است.
به کار گیری عقل و استفاده از آن تعقّل نامیده میشود و اساس زندگی صحیح بر تعقّل است که آدمی با تعقّل، آیات حق را مییابد و به کمالات الهی متّصف میشود:
کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (بقره-۲۴۲) بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما بیان میکند، باشد که تعقّل کنید.
آیات قرآن کریم همواره گروه های مختلف انسانی را دعوت به تعقّل و تفکر میکند. در تعالیم اسلام هیچ یک از مسائل و موضوعات چون خرد و خردمندی مورد تأکید قرار نگرفته است. در اهمیت عقل همین بس که یکی از ادله اربعه استنباط احکام شرعی شمرده شده،و مسایل تربیتی اسلام نیز مبتنی بر اصول عقلی و منطبق با یافته های روشن عقلانی و عقلاست و در هیچ یک از سخنان و رفتارهای اولیای الهی، رفتار و فرمانی را که کمترین ستیز با عقل داشته باشد، نمی توان یافت. در قرآن مجید در مورد تفکر به موارد زیر اشاره شده است:
امر به تفکر.
سرزنش از عدم تفکر.
تفکر در آیات آفاقی و انفسی؛ تفکر در خلقت آسمان ها و زمین،و اینکه خداوند آنها را بیهوده و عبث نیافریده است.
همچنین در دستورات و تعالیم مقدس اسلام، برای تفکر آثار بسیاری برشمرده است؛ از جمله:
تفکر در عاقبت گناه، عامل توبه است.
تفکر در فنای دنیا، عامل زهد است.
تفکر در نعمت ها، عامل حب خداست.
تفکر در حوادث عبرت آموز، عامل تواضع است.
تفکر در مرگ، عامل کنترل هوس های نفسانی است.
تفکر در احوال بزرگان، عامل مطالعه و رشد است.
تفکر در عواقب کار، عامل مصونیت از گناه است.
تفکر در ضعف ها، عامل توکل است.
تفکر در تاریخ، عامل عبرت است.
تفکر در آفریده ها، عامل ایمان به خداست.
تفکر در مفاسد اخلاقی، عامل تهذیب است.
تفکر در سختی دیگران، عامل استقامت است.
تفکر در نیکی و مهربانی های والدین، عامل احسان به آنها است.
در اسلام یک ساعت تفکر و اندیشه از سالها عبادت افضل دانسته شده است. انسان بر اثر تفکر صحیح در عظمت خداوند متعال، به خشیت الهی دست مییابد و در نتیجه خود را به اطاعت از خداوند وا میدارد. در اثر تفکر و اندیشه در وضع دنیای فانی و لذّت های زود گذر، آدمی به پارسایی رو می آورد. تفکر و اندیشه در معایب نفس و آفات آن، آدمی را به سوی اصلاح نفس بر میانگیزد. تفکر و اندیشه در اسرار عبادات و اهداف آن سبب میشود که در راه به جا آوردن درست و کامل آنها تلاش نماید. تفکر و اندیشه در درجات والای آخرت، انسان را به تحصیل آنها دعوت می کند. تفکر و اندیشه در احکام و مسائل شرعی و شناخت حلال و حرام خدا، آدمی را به عمل کردن بدانها فرا میخواند. تفکر و اندیشه در اخلاق نیکو و خصلت های پسندیده انسان را به کسب آن فضائل تشویق میکند و تفکر و اندیشه در اخلاق و خوی های ناپسند، آدمی را به پرهیز از رذائل وا میدارد و در مجموع و در یک کلام، انسان ها بر اثر تفکر صحیح و تعقل بجا، سعادت دنیا و آخرت خود را تامین مینمایند.
۲-۳-۲- اصل حکمت جویی:
دانلود مطالب پژوهشی در مورد بررسی نقش مربی در تربیت از نظر اسلام- فایل ...