۳-۲-۱۲ مناقب کوفه
کوفه ، قصبه ایست بزرگ ، سبک ، خوش ساختمان ، با بازرهایی بزرگ ، پربرکت و جامع مرافق است . مسجد جامع در مشرق شهر است با ستون های بلند از سنگ های سوار شده ، دلگشا و زیبا است ، رود فرات در سمت بغدادی {مشرق} آنست . چاه های گوارا دارد پیرامون آن نخلستان و باغ است . حوضها و جوی ها دارد . محل کناسه سمت بادیه { مغرب } آنست ( مقدسی ،۱۶۱).
آب کوفه را از نهر فرات گرفته اند ، کوفه نخلستان های فراوانی دارد و قصب آنجا نیکوتر و بزرگتر از دیگر ولایات می باشد و غله وپنبه و دیگر ارتفاعات حاصل نیکو دارد ( مستوفی ، ۷۰). آب کوفه شیرین است و خوشگوار که به دهن انسان وارد شود ( قزوینی ،۳۰۶). همچنین کوفه چاه های گوارا دارد که پیرامون آن حوضها و جوی های فراوان دارد ( مقدسی ، ۱۶۱ ).
آب و هوای کوفه خوب است . کوفه را « قبه الاسلام » نیز نامند و آن مکان مهاجرت مسلمانان است (حمیری ، ۳۸).گویند کوفه نصف بغداد باشد و موضعی بزرگوار است ، قری و مزارع و نخلستان بسیار بر اطراف آن پیدا شد ( حافظ ابرو ، ۲/۵۱).
از ویژگی های شهر کوفه ، جبانه است . جبانه فضای باز اطراف و میانه قبایل بوده که غالبا محل دفن مردگان آنان نیز بوده است ( یاقوت حموی ، ۲۹۹). گاه این فضای باز میدان سیاسی برای فعالیت های سیاسی ، اجتماعی ، ایراد سخنرانی ، گردآوری نیرو وتمرین و مسابقه و تیراندازی و اسب سواری می شد و بسیاری از جنگ های داخلی نیز در جبانه ها رخ می داد( طبری ، ۴/۱۹۳).
۳-۲-۱۳ مثالب کوفه
بنا به گفته مؤلف کتاب « آثارالبلاد و اخبار العباد » : « کوفه به دختری می نماید بی زینت » ( قزوینی ،۳۰۶). آب کوفه بیشتر شور و تلخ است و هوای کوفه گرمتر از بغداد است ( مستوفی ، ۷۰).
کوفه شهری بسیار ناهماهنگ ، ناهمگون و نامتجانس و دارای طوایف و قبایل متعدد بوده و قبیله واحدی به عنوان گروه حاکم در آن مطرح نبوده است ( ملک مکانی و دیگران ، ۴۹). از اهل کوفه کاری نباید و قولشان را اعتماد نشاید کرد و قضیه ایشان با اهل رسول (ص) شاهد این معنی است ( مستوفی ،۷۰).
کوفه به صورت پادگانی نظامی و شهری که مهاجران آن ، در جنگ قادسیه شرکت کرده بودند و به عنوان « اصل الایام و القادسیه » شناخته می شد و آن شخصیت اجتماعی که به هیچ وجه انسجام لازم را دارا نبود ، آغاز گشت . چنین وضعیتی در وجهه سیاسی آن نیز تأثیر داشت و از کوه شهری ساخت که همواره کانون جنگ ها ، فتنه ها ، کشتارها و غارت ها بود (جعفری ، ۱۲۷). به سبب درگیری و اشرافی گری و سستی ها بوده که کوفیان را مردمی بی کفایت و بی وفا قلمداد کرده اند ( ملک مکانی و دیگران ، ۴۹).
۳-۳ نجف
۳-۳-۱ توصیف اقلیم و حدود
نجف در قسمت میانی سرزمین عراق و در ۳۱ درجه و ۵۹ دقیقه عرض شمالی و ۴۴ درجه و ۲۰ دقیقه طول شرقی واقع است. (الدجیلی، ۱/۱۰۷). بنا به گفته ی « یاقوت حموی»، نجف ساحل دریای شور است که در قدیم به حیره متصل بود. (معجم البلدان، ۵/۷۳). نجف به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن کوفه و صحرا نیز شن زارهایی است که در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان می آورد و دمای شهر را در برخی زمان ها به پنجاه درجه می رساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختی بود؛ در بعضی زمان ها از جمله قرن هفتم از آب آن بیست هزار نخل آبیاری می شد (همان ، ۷۳-۷۴).
نجف از جهت استراتژیکی موقعیت خاصی داشته؛ زیرا از طرف غرب پیوند با شبه جزیره عربستان داشته و از طرف شرق قبل از احداث شهر کوفه مرتبط با مدائن پایتخت ایران زمان ساسانیان بوده است (بحرینی،۱/۱۲۰-۱۱۹) .شهر نجف بر روی تپه ای از مجموع بلندی های غرب عراق قرار دارد. این بلندی ها در دوران سوم زمین شناسی تشکیل شده اند و بر روی آنها یک لایه نازک شن و ماسه قرار دارد. در برخی نقاط نجف سنگ های آهکی و در اطراف دریای نجف مواد آبرفتی مشاهده می شود. (الدجیلی، ۱/۱۰۷). مهمترین منبع تامین کننده آب نجف، رود فرات است. فرات در ۱۰کیلومتری شرق نجف جاری است. افزودن بررود فرات، دریای نجف نیز یکی از منابع آب شهر است (اصفهانی، عمادالدین حسین، ۱/۴۷۵-۴۷۴).
۳-۳-۲وجه تسمیه نجف
این شهر را از آن رو نجف نامیده اند که نسبت به زمین های مجاور بلند و به سبب آن که مستطیل شکل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمی شود (یاقوت حموی، معجم البلدان، ۵/۲۷۱؛ ابن منظور، لسان العرب،۹/۳۳۴).
نجف نامی عربی است به معنای مکان بلندی که آب به آن نمی رسد (رجبی، ۱/۱۵۷). کلمه نجف از دو بخش «نی» و «جف» تشکیل شده است. «نی» نام دریاچه ای قدیمی در نزدیکی کوفه و مشهور به «النی» بوده است (ماهر،۸۷)، و جف به معنی «خشک شده» است (معین، ۲۳۶)، است. نجف که با خشک شدن دریای «النی» پدیدار شده، در ابتدا «النی نجف» نام داشت و به مرور زمان به نجف شهرت یافت.
در همین باره، روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است به این مضمون: « نجف کوه بسیار بزرگی بود که به بزرگی آن، کوه دیگری نبود و پسر حضرت نوح علیه السلام به آن حضرت گفته است که برای مصون بودن از آب بر بالای آن می روم، آنگاه به کوهی وحی می شود که ای کوه، آیا به او پناه می دهی؟ کوه در سرزمین شام قطعه قطعه می شود و به شکل ریگ و شن در می آید و سپس به دریای بزرگی به نام نی تبدیل می شود و پس از آن می خشکد» ( آل محبوبه، ۱/۹).
این منطقه علاوه بر نجف، به نام های دیگری نیز شهرت دارد از جمله الغری یا غّریان. غری به معنای زیبایی است و هر بنای نیکی را “غر” می گویند (ابن منظور، لسان العرب،۱۵/۱۲۱)، ونیز در وجه تسمیه آن گفته اند نام یک یا دو علامت یا بنای بلند بوده که قبل از اسلام در محل کنونی مسجد حنانه از دور دیده می شده است. این دو علامت یا بنا، مانند دو صومعه، در بیرون کوفه نزدیک قبر علی (یاقوت حموی ، معجم البلدان، ۵/۷۳).
در جای دیگر در باره ی معنی غری آمده است که؛ « غری در لغت به معنی آلوده کردن است و نجف را به این سبب غری می گفتند که در نزدیکی آن، دو گنبد قرار داشت که آرامگاه دو تن از ندیمان منذر بن امرء القیس بود. او در حالت مستی، به قتل آن دو فرمان داد و زمانی که به هوش آمد، از کردار خود پشیمان شد و به احداث دو گنبد بر فراز آرامگاه آنان اقدام کرد. وی از آن پس، دو روز در سال برسر مزار آنان می آمد. در یکی از این دو روز که نحس نامیده بود، هر کس را در مسیر خود می دید، می کشت و خون او را به آن گنبدها می مالید. این مکان از آن زمان غری نامیده شد » (قزوینی،۴۹۵).
مشهد نام دیگر نجف است که هنوز هم در برخی متون از آن به نام های «مشهد علی» یا «مشهد الامام» یاد می کنند. مشهد در لغت به معنی محل حضور، محل شهادت و محل مزار و آرامگاه یکی از ائمه است و بنابر این، مشهد علی به مفهوم محل آرامگاه حضرت علی (ع) می باشد (گلابگیر و دیگران، ۴۴).
از دیگر نام های این شهر در متون تاریخی می توان به حدالعذراء[۱۵] ، حورا، جودی[۱۶]، وادی السلام، ظهر، ربوه[۱۷]، بانقیار و مشهداشاره کرد (آل محبوبه، ۱/۸). افزودن صفت «اشرف» به نام نجف به سبب آن است که حضرت علی (ع) پس از پیامبر اسلام (ص) شریف ترین مخلوقات می باشند (الغروی، ۱۳).
۳-۳-۳ روند شکل گیری نجف
پیدایش و شکل گیری شهر نجف به زمانی باز می گردد که امام علی (ع) در آنجا به خاک سپرده شدند. این رخداد در سال ۴۰ قمری و پس از به شهادت رسیدن امام به وقوع پیوست. در ابتدا سالیان متمادی محل مزار امام به سبب ترس از دشمنان و مخالفان پنهان بود و فقط نزدیکان ایشان از محل آن آگاه بودند، که در باره زمان آشکار شدن مزار امام روایات گوناگونی وجود دارد. برخی آن را در سال ۱۳۲ ق و توسط امام صادق (ع) دانسته اند (آل محبوبه، ۱/۴۰). بعضی در زمان داود بن علی[۱۸] (۸۸– ۱۳۳ ق) گفته اند (همو، ۱/۳۹)؛عده ای آن را در سال ۱۷۵ ق و توسط هارون الرشید دانسته (مستوفی، ۷۱) و بعضی در نیمه دوم قرن سوم و توسط محمد بن زید علوی مشهور به داعی کبیر آورده اند. اما با هویدا شدن مدفن امام علی (ع) شهر نجف مورد توجه شیعیان قرار گرفت و عمران و آبادانی آن آغاز شد(ابن ابی الحدید، ۱/۲۵۸).
هنگامی که امام علی (ع) به شهادت رسید، بر اساس وصیت ایشان، فرزندانش او را شبانه به خاک سپردند. فرزندان امام چند نقطه را برای دفن آن حضرت مهیا کردند تا مکان قبر مخفی بماند و خوارج و یاران معاویه امکان جسارت به مرقد و قبر مطهر را نیایند. از مکان قبر آن امام همام تنها فرزندان، نواده ها و یاران خاص ایشان با خبر بودند. تا این که امام صادق (ع) در زمان منصور عباسی، به سال ۱۳۵ ق برای نخستین بار مکان قبر را نمایان کرد. (شیخ مفید، الارشاد، ۱۳). بر اساس روایتی، منصور عباسی به امام صادق (ع) گفت: «ابومسلم از تو در خواست کرده است تا تربت و مزار علی (ع) را، اگر می دانی کجاست، آشکار سازی». امام صادق (ع) فرمود: «در نامه ای از امام علی (ع) آمده است که مکان دفن او در دوران عبدالله ابن جعفر هاشمی (منصور) آشکار خواهد شد» و منصور از این سخن شاد گشت (الخلیلی،۶۰/۷۰). آن حضرت مبلغی را به صفوان الجمال، یکی از یارانش، سپرد و او با آن پول قبر مطهر را برای نخستین بار آشکار کرد. خبر این واقعه به منصور رسید. در آن هنگام او در رصافه بود و با شنیدن این خبر گفت: «او (امام صادق (ع) ) راستگو و صادق است. از آن پس ان شاء الله مومنین از آن مکان زیارت می کنند» (همانجا) مکانی که قبر آن حضرت در آن آشکار شد در منطقه ای معروف به «الغری» قبر شریف در میان سه کوه قرار داشت؛ یکی به نام جبل الدیک در شمال، دیگری جبل النور در جنوب شرقی و سومی جبل شرف شاه، که بعدها به این نام معروف شد، در جنوب غربی. امروزه این کوه ها به همین نام مشهورند. (همان، ۴۷). به گفته یعقوبی، وقتی امام علی (ع) از دنیا رفت، امام حسن او را غسل داد و بر او نماز گزارد و در مکانی که به آن غری گفته می شد، دفن کرد (تاریخ یعقوبی، ۲/۲۱۲)، از امام صادق (ع) در مورد محل دفن آن حضرت سوال کردند .ایشان فرمود: «امام حسن (ع) ایشان را در اطراف کوفه و نزدیک نجف جایی که از سمت چپ به الغری و از سمت راست به حیره محدود می شد، بین ذکوات و بیض به خاک سپردند». امام صادق (ع) ضمن بیان این موقعیت، اشاره می کند که سیل این قبر را ویران کرده است. متون تاریخی بر وجود قبر امام علی (ع) در همین مکان فعلی اتفاق نظر دارند و از آن با نام «الغری» یاد کرده اند (ابن ابی الحدید، ۱/۳۶۴).
۳-۳-۴ پیشینه تاریخی نجف
نجف به دلیل همسایگی با شهر باستانی حیره، در سرزمین صاحب تمدن و فرهنگ قرار گرفته است. حیره از هزاره اول قبل از میلاد مرکز تمدن لخمی ها و آل منذر بود و سابقه درخشانی در عرصه فرهنگ و تمدن داشت. نجف نیز از قبیل این هم جواری از نعمت فرهنگ و تمدن و آبادانی برخوردار شده است. عرب های ساکن این شهر در آن زمان به مذهب مسیحیت گرایش داشتند و کلیساهای زیادی از جمله دیر «مارت مریم» را بنا نهادند که تا عصر اسلام هم چنان باقی بود (آل محبوبه ، ۱/ ۱۶). بر اساس روایاتی، سابقه تاریخی نجف به دوران طوفان نوح برمی گردد که عده ای آن را جای به گل نشستن کشتی نوح و محل جدا شدن فرزندان او می داند و نام های طور وجودی را برای آن برگزیده اند (ابن رسته، ۱۰۸).
در برخی متون قدیمی، نام نجف همراه با نام «حیره» ذکر شده است. «حیره در ثلاثه مایلی کوفه قرار دارد و مکانی است که در محلی است که اکنون نجف نامیده می شود» (یاقوت حموی، معجم البلدان، ۲/۱۳۷).«حیره در سه میلی کوفه و بر نجف واقع است» (یعقوبی، البلدان، ۸۸). «حیره در حدود یک فرسخ از کوفه فاصله دارد … حیره در محلی است که به آن نجف گویند» (ابوالفداء، تقویم البلدان، ۳۳۹).
اکنون اثری از حیره بر جای نیست و پیش از اسلام، قلمرو حکومت آل مناذره بود. به سبب آن که حیره پیش از اسلام یکی از پایگاه های مسیحیان و همچنین مرکز حکمرانی عراق در آن زمان بود، آثار و بناهای مهم و متعددی در آن وجود داشت که از میان آنها می توان به دیدالحریق، دیرمارت مریم، دیرهندالکبری، دیرهندالصغری، دیر عبدالمسیح و … (الخلیلی، ۱/۵۵-۲۸)، و همچنین قصر الابیض، قصر الغرس، قصر الحمراء اشاره کرد. در برخی متون، این مکان ها را متعلق به نجف دانسته اند، این امر از آنجا ناشی می شود که مؤلفان این آثار، حیره و نجف را یکی می دانستند (آل محبوبه، ۱/۱۷-۲۶) .
فتح عراق عموماً حیره و منطقه نجف در دوره خلفای راشدین ابوبکر و عمربن خطاب به سرداری خالدبن ولید پس از ماجرای مالک بن نویده و جنگ یمامه صورت گرفته است و مجموعاً از سال ۱۲ تا ۱۶هجری ادامه داشته است. خالد در فاصله خورنق و نجف فرود آمد و کار با اهل حیره به صلح خاتمه یافت و صلح نامه نوشته شد و اهل نجف پذیرای صلح گردیدند (ر.ک : طبری، ۲/۵۹۹-۵۶۸ ).
در عصر اسلامی، نام نجف تنها به سبب فتح و گشایش ایران و عراق در متون تاریخی دیده می شود (طبری، ۳/۳۶۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۲/۱۴۴) و تا زمان عباسی نام چندانی از آن به چشم نمی خورد. از دوران هارون الرشید، به سبب آشکار شدن مرقد امام علی (ع) این شهر بسیاری را به سکونت پیرامون خود راغب کرد (مصاحب، ۳/۳۰۱۱).
علویان طبرستان از جمله محمد بن زید علوی ضمن ساختن بقعه و بنایی بر مرقد امام علی (ع) دیواری نیز پیرامون شهر کشیدند تا امنیت در آن جا برقرار شود (ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان و رویان مازندران، ۱/۹۵) . نجف در عصر آل بویه رونق و شکوه فراوانی یافت. پادشاهان شیعی دیلمی در تعمیر و بازسازی مرقد و خدمات عمرانی در این شهر تلاش زیادی کردند. ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان، حاکم شیعی موصل، در ۲۸۳ ق دیوار پیرامون شهر را بازسازی کرد و درهایی برای آن قرار داد (مصاحب، ۲/۳۰۱۱).
در سال ۳۰۶ هجری، عضدالدوله دیلمی در آنجا عمارات خوب ساخت و حصاری متین بر آن کشید و در آبادی آن کوشید و دو هزار گام دور با روی آن را نمود (شیروانی، ۵۷۱).
۳-۳-۵ رخداد های تاریخی نجف اشرف
شهرت و اهمیت شهر نجف به سبب وجود مرقد امام علی (ع) است، تا پیش از کشف مزار آن امام، نام این شهر به طور ضمنی و در شرح حوادث و وقایع، به ویژه در جنگلهای اعراب و ایرانیان آمده است. بنابر این، از رخدادهای گوناگون این مکان تا قرن چهارم هجری اطلاع مستند و دقیقی در اختیار نیست. در این جا به اختصار مهمترین وقایع سیاسی و تاریخی نجف را از قرن چهارم قمری به بعد پی می گیریم.
حادثه مره بن قیس
این واقعه در قرن چهارم قمری رخ داد و طی آن، قیس که مردی فاسق بود، به قصد انتقامجویی با گروهی به سوی نجف حرکت کرد. وقتی مردم از نیات وی آگاهی یافتند، مانع ورودش به شهر شدند؛ پس از شش روز درگیری، او گوشه ای از حصار شهر را خراب کرد و از آن جا وارد شهر شد. هنگامی که قیس قصد داشت مرقد امام را نبش قبر کند، توسط فردی به نام «اصبحان» به قتل رسید. (آل محبوبه، ۱/۳۲۱).
۳-۳-۶ مناقب نجف
نجف در زمینی پهناور و سخت واقع شده است و یکی از بهترین و بهترین و پرجمعیت ترین شهرهای عراق می باشد که بازارهای خوب و تمیز دارد (ابن بطوطه، ۱/۲۱۹). برای شهر نجف فضایل فراوانی نقل کرده اند:
از امام امیرالمؤمنین (ع) نقل است: «اول مکانی که در آن خدا را عبادت کرده اند پشت کوفه (نجف) است زیرا در آن جا ملائکه به فرمان خداوند آدم را سجده کردند» (مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۰/۲۳۲).
اهل نجف تجارت پیشه اند و در اقطار جهان به مسافرت و بازرگانی می پردازند. به شجاعت و سخاوت موصوف اند، کسی که در پناه آنان باشد زیانی نمی بیند (ابن بطوطه، ۱/۲۲۰) آبش خوش گوار و هوایش هار است (شیروانی، ۵۷۲). نجف بازارهای خوب و تمیز، همچون بازار: بقالان و طباخان و خبازان، میوه فروشان، خیاطان و قیصویه و عطاران دارد (ابن بطوطه، ۱/۲۱۹).
۳-۳-۷ مثالب نجف
آب و هوای نجف گرم و خشک است. در نجف، فصل تابستان طولانی و فصول دیگر کوتاه مدت وگذار هستند. زمانی که بادهای گرم سموم در فصل تابستان جایگزین نسیم ملایم دائمی می شوند، گرمای طاقت فرسایی بر شهر نجف حاکم می شود. در این هنگام مردم به سرد آبها و زیر زمین ها پناه می برند (الدجیلی، ۱/۱۷۲). از آنجایی که نجف در زمین بلند اتفاق افتاده و جوانب اربعه اش گشاده است و باغات وزراعات در حوالی آن نیست و اطرافش ریگزاریست (شیروانی، ۵۷۲).
۳-۴ کربلا
۳-۴-۱توصیف اقلیم و حدود کربلا
شهر کربلا در هشت فرسخی شمال غربی کوفه واقع است (لسترنج، ۸۵). مساحت کربلا در حدود ۵۲۸۵۶ کیلومتر مربع است ( قریشی ، ۱۸۰). کربلا، در غرب رودخانه فرات، برکناره صحرا و در میان منطقه ای آبرفتی است که به «ارض السواد» نامور است (آل طعمه، ۲۱). گفته می شود، قبل از فتح اسلامی، این منطقه گورستان مسیحیان بود (قریشی ، ۱۷۹).
کربلا موضعی در عراق در ناحیه کوفه است (بکری، ۴/۱۱۲۳). از جانب مغرب فرات است برابر قصر ابن هبیره در بیابان (جیهانی، ۹۹). دومین شهر مقدس عراق است که در فاصله ۱۰۵ کیلومتری جنوب غربی بغداد و در حاشیه صحرا و در غرب رودخانه فرات و در سمت چپ آبراه «حسینیه» که از فرات منشعب شده قرار دارد شهر کربلا بر روی طول جغرافیایی ۴۴ درجه و عرض جغرافیایی ۳۳ درجه و ۳۱ دقیقه قرار دارد. در شمال آن استان «انبار» و در جنوب آن استان نجف و در شرق آن استان حله و بخشی از استان بغداد و در غرب آن صحرای شام و کشور عربستان سعودی قرار گرفته است ( قریشی ، ۱۷۹).
به نوشته ی مؤلفان کتابهای « مسالک و ممالک » و «صوره الارض» کربلا در مغرب فرات و مقابل قصر ابن هبیره قرار داشت؛ آرامگاهی بزرگ بود که در ایام سال مردم به زیارت آن می رفتند (اصطخری، ۸۶؛ ابن حوقل، ۲۱۸).
۳-۴-۲ وجه تسمیه کربلا
گفته می شود: « معنی کلمه کربلا » که یک واژه قدیمی بابلی است، « نزدیکی به خدا » است ( قریشی ، ۱۷۹). کربلا؛ ترکیب شده از کار به معنای نجات و بلاه به معنای حیات و امان. بنابر این لفظ کربلات یعنی یافتن حیات ( دهخدا ، ۱۲/ ۱۸۲۴۰ ) ، و این مفهوم هماهنگ با روایتی است که می گوید: «کربلا بقعه ایست که خداوند در آن نوح و کسانی که به او ایمان آورده بودند، نجات داد» (مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۱/ ۳۳).
منطقه قدیمی کربلا در عصر تمدن بابل، به کور بابل[۱۹] معروف بود و بعدها به صورت کربلا تغییر نام یافت. برخی نیز آن را واژ ه ای آرامی یا عبدی یا بابلی و بر گرفته از « کرب و ال » می دانند که نام معبد بوده و آن را پرستش گاه و حرم خداوند می دانستند (آل طمعه، ۲۰).
راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع روند شکل گیری شهرهای سواد عراق در دو قرن اول ...