آشفت روز بر من از این رنج جانگزای
بخشای بر من ای شب آرام دیر پای
(همان : ۲۹۳)
در شعر این دوره،عکس العملهای گوناگونی در رابطه با جمهوری خواهی رضاخان و اقدامات وی قابل مشاهده است، عدّه ای همانند بهار و عشقی با آن مخالفت کردند که سرانجام عشقی جان خود را در این اقدام از دست داد، عدّه ای همانند عارف در موافقت با جمهوری غزل ساخت و تصنیف اجرا کرد،عدّه ای دیگر نیز همانند سیداشرف الدین گیلانی با تفکری منطقی به گونه ای دیگر نه همانند بهار به خاطر دسته بندی های سیاسی با آن مخالفت کرده است و نه مثل عشقی با یک طبع انقلاب خواهانه و زبانی خشن به هجو آن می پردازد و نه همانند عارف به طرفداری از آن برخاسته است بلکه با یک دید صحیح جمهوری را برای مردم ایران زود می داند زیرا شرایط جمهوری یعنی علم و آگاهی مردم به دست نیامده است و جهل و نا آگاهی هنوز بر مردم مسلّط است، آرا و افکار سید اشرف در مورد این موضوع بسیار متعادل است .
بهر ملّت ایران جمهوری حالا زود است
علما همه گفتند صبوری حالا زود است
افترا زدن از کین به نوری حالا زود است
از حقیقت انصاف که دوری، حالا زود است
(نمینی،۱۳۷۱:۵۳۳)
چه ما علم نداریم زغم زار و نزاریم
امّا مشهورترین شعری که در این دوره در مخالفت با جمهوری سروده شد، ترجیع بند((جمهوری نامه)) بود ، این شعر در آغاز به نام عشقی منتشر شد ، امّا در حقیقت از چهل بند این شعر ، تنها چهار بند آن متعلّق به میرزاده عشقی است و بقیه آن متعلّق به ملک الشعرای بهار است ، ترجیح بند اینگونه آغاز می شود :
چه ذلت ها کشید این ملت زار
ترقی اندر این کشور محال است
خرابی از جنوب و از شمال است
بباید پرده بگرفتن ز اسرار
دریغ از راه دور و رنج بسیار
که در این مملکت قحط الرجال است
در این مخلوق آزادی وبال است
که گردد شرح بدبختی پایدار
دریغ از راه دور و رنج بسیار
(دیوان بهار،۱۳۸۷ : ۳۰۸)
زبان ملک الشعرا در این شعر بسیار ساده ، روان و گاهی عامیانه است ، سراسر این شعر شرح بدبختی مردم، خرابی کشور ، نبودن حاکمان دلسوز و … است.
علاوه بر شعر بالا ، بهار در همان بحبوحه منازعات ، مسمط دیگری ساخت و در روزنامه ((ناهید)) که از طرفداران جدّی جمهوری بود ، به چاپ رسانید، در واقع بهار در این مسمط هواخواهان جمهوری را فریب داد زیرا شعر در ظاهر در موافقت با جمهوری سروده شده بود امّا از تجزیه و تحلیل آن غزل((ننگ جمهوری)) به دست می آمد.
مسمط اینگونه شروع می شد :
جمهوری ایران چو بود عزت احرار
سردار سپه مایه حیثیت احرار