پیوند و اتصال برقرار کردن [۱۰۲]( آشکار به آشکار): در این مرحله، حرکت از دانش آشکار فردی به سمت دانش آشکار گروهی و ذخیره سازی آن صورت می پذیرد و با توجه به استفاده از دانش موجود، امکان حل مسائل از طریق گروه فراهم شده به دنبال آن دانش توسعه می یابد.
درونی سازی [۱۰۳](آشکار ضمنی به ضمنی) : در این مرحله، دانش آشکار به دست آمده در سازمان نهادینه می شود. همچنین گذراندن این مرحله برای افراد، آفرینش دانش ضمنی جدید شخصی نیز در پی دارد (کسب دانش پنهان جدید از دانش آشکار موجود).
گذراندن مراحل چهارگانه بالا، باید به صورت پیاپی و حرکت حلزونی شکل ادامه یابد تا به این وسیله هر مرحله ای، کامل کننده مرحله پیش از خود باشد و ضمن نهادینه شدن دانش در سازمان، باعث تولید و خلق دانش های جدید نیز شود.
لازم به یادآوری است که باید هر یک از دو دانش یاد شده در سازمان، مدیریت شود و نیز نحوه تعامل، استفاده و تبدیل هر یک به دیگری، مورد شناسایی و استفاده قرار گیرد. این دو دانش، هر کدام می تواند منشا ایجاد دیگری باشد و در سطح فردی/گروهی، سازمانی تسری و گسترش یابد در شکل ۲-۷ نحوه و اجزای شکل گیری مراحل چهارگانه فوق نمایش داده شده است. نکته مهم دیگر آن است که هنگامی که افراد در این فرآیندها شرکت می کند، آموزش سازمانی نیز رخ می دهد زیرا در این مشارکت، دانش افراد با دیگران به اشتراک گذارده می شود، توضیح داده می شود و برای دیگران قابل دسترس می شود و همچین خلق و تولید دانش جدید از طریق فرایند ها رخ می دهد.
شکل (۲-۷): نمایی از فرایند تبدیل دانش (افرازه،۱۳۸۴)
مدل پایه های ساختمان دانش
این مدل توسط پرابست، روب و رومهاردت[۱۰۴](۲۰۰۲) به نام مدل پایه های (سنگ بنای) ساختمان مدیریت دانش[۱۰۵] نام گذاری شده است.
طراحان مدل یاد شده مدیریت دانش را به صورت سیکل دینامیکی می بینند که در چرخش دائم است.
مراحل این مدل شامل هشت جزء متشکل از دو سیکل درونی و بیرونی است.
سیکل درونی : به وسیله بلوک های کشف شده (شناسایی)[۱۰۶] ، کسب[۱۰۷]، توسعه[۱۰۸]، تسهیم[۱۰۹]، کاربرد[۱۱۰] (بهره برداری) و نگهداری[۱۱۱] از دانش ساخته می شود.
سیکل بیرونی : شامل بلوک های اهداف دانشی [۱۱۲] و ارزیابی[۱۱۳] آن است که سیکل مدیریت دانش را مشخص می کند. کامل کننده این دو سیکل «بازخورد»[۱۱۴] است. شکل (۲-۸) اجزای مدل مذکور را نمایش می دهد.
شکل(۲-۸) : مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش (پرابست و همکاران،۲۰۰۲).
الف – تعیین هدف های دانش : هدف های مدیریت دانش، باید از هدف های اصلی سازمان نشأت گرفته و در دو سطح استراتژیک و عملیاتی مشخص شوند.
سطح استراتژیک : تبدیل و نگهداری سازمان بر مبنای مدیریت دانش و همچنین ایجاد فرهنگ و سیاستهای لازم در این زمینه انجام می شود.
سطح عملیاتی : در این سطح، با توجه به هدف ها باید نحوه شناسایی، استفاده، توزیع، کاربرد و نگهداری دانش مشخص و برنامه های لازم برای دستیابی به آنها در زمان معین طراحی شود و به مرحله اجرا در آید.
ب – شناسایی دانش : با طرح این پرسش که «آیا می دانیم که چه می دانیم؟» باید انجام وظیفه مدیریت دانش؛ یعنی مرحله کشف دانش را آغاز کرد. بسیاری از سازمان ها به خاطر ناآشنا بودن با دانش خود، در تصمیم گیری ها و هدف گذاری ها یشان دچار مشکل می شوند، البته ناگفته نماند که شناسایی منابع درون و بیرون سازمان، به همراه هم انجام می شد.
پ – کسب دانش : در این مرحله، دانش ها را باید از بازار داخلی و خارجی نظیر دانش های مربوط به مشتری، تولید، همکاران، رقبا و … از منابع شناسایی شده در مرحله کشف به دست آورد و نیز مشخص نمودن آنکه چه قابلیت هایی را می توان از خارج خریداری و تهیه و مورد استفاده قرار داد. در این مرحله مورد توجه قرار می گیرد.
ت – توسعه دانش: با توجه به پایه های موجود، باید دانش سازمان را گسترش داد، البته این امر، شامل توسعه، قابلیت، محصول، ایده های جدید، فرایندها و … مسائلی از این دست می شود.
ث – تسهیم دانش : مسائلی همچون چگونگی به اشتراک گذاری دانش موجود و انتقال آن به محل مناسب و مورد نیاز و چگونگی انتقال دانش از سطح فردی به سطح گروهی و سرانجام سطح دانش سازمانی، از جمله مواردی است که در دستور کار این بخش از مدیریت دانش قرار می گیرد.
ج – نگهداری دانش : ذخیره و نگهداری و روزآمد کردن دانش به این بخش مربوط می شود. این روش، از نابودی دانش جلوگیری کرده به آن اجازه اینکه مورد استفاده قرار گیرد را می دهد که البته در این راستا باید ساز و کارهای مناسبی برای به روز کردن سیستم ایجاد شود.
چ – استفاده از دانش : اطمینان به استفاده مفید از دانش در سازمان، مربوط به این قسمت است. در این بخش، موانعی بر سر راه استفاده مفید از دانش جدید است که باید شناسایی و رفع شوند تا از آن بتوان به طور عملی در ارائه خدمات و محصولات (دانش) استفاده کرد.
ح- ارزیابی دانش : نحوه رسیدن به هدف های معین و استفاده از نتایج آن به عنوان بازخورد، برای تعیین یا اصلاح هدف به این بخش مربوط است. با اینکه نگاه به نتایج بعضاً کیفی این فرایند، ضروری است آنها را با توجه به نتایج کمی و هزینه های انجام شده در این زمینه، میبایست مورد ارزیابی قرار دارد.
در جدول ۲-۳ مراحل الف تا ح فوق الذکر مربوط به پایه های ساختمان مدیریت دانش به همراه ابزارهای مربوطه به اختصار آمده است.
جدول ۲-۳- مراحل و ابزار مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش
مرحله | ابزار |
هدفهای دانش | استراتژی دانش ها، آرمان های دانش، مدیریت بر مبنای هدف های دانش |
شناسایی دانش | نقشههای دانش[۱۱۵] واسطههای(دلال ها) انتقال دانش، آشکار سازی درونی دانش در سازمان |
کسب دانش | ویزیتورها (واسطه ها)، موسسات عرضه دانش، خرید مشاوره استراتژی نسخه برداری |