د: ضعف های ناشی از مدیریت محافظه کارانه ممکن است منجر به اتخاذ تصمیم جهت تقسیم سود گردد.
ه : بورس اوراق بهادارغیر فعال بوده و نقش کمی در سرمایه گذاری ملی داشته باشد.
۲-۵-۳ ) سیاست تقسیم سود باقیمانده [۲۴]
شرکت ها در رابطه با تقسیم سود خود بطور کلی از دو دیدگاه متفاوت می نگرند:
یک دیدگاه که به چگونگی تقسیم سود به عنوان یک متغیر فعال در جهت افزایش قیمت سهام و در نتیجه حداکثر کردن ثروت سهامداران نظر دارد ؛ از این دیدگاه امکان دسترسی آسان به بازار اوراق بهادار در هر زمان برای شرکت وجود دارد . ودر صورت نیاز مالی شرکت می توانند به راحتی از طریق صدور سهام جدید ویا اوراق قرضه این نیاز راتأمین نماید.دیدگاه دوم اعتقاد بر این دارد، که شرکت ها همیشه دسترسی سهل الوصولی به بازارهای اوراق بهادار نداشته ومعمولا در راه تأمین نیازهای مالی خود از این بازارها با مشکلاتی مواجه هستند .این دیدگاه در وهله اول به سود شرکت، به عنوان یک وسیله مهم وراحت برای تأمین نیازهای سرمایه گذاری می نگرد. وبعد از تأمین آنها در صورت وجوه مازاد نسبت به تقسیم آن تصمیم گیری می نماید . در این دیدگاه به سود سهام به عنوان وجوه باقیمانده غیر فعال که صرفأ از طریق پروژه های سرمایه گذاری قابل قبول تعیین می شودتوجه می گردد . اگر چنانچه پروژه های سرمایه گذاری بازده ای بیش از بازده مورد نیاز انتظار داشته باشند . سرمایه گذار توزیع سود را ترجیح خواهد داد. (وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
نظریه سود سهام به عنوان یک تصمیم باقیمانده الزاما بدین معنی نیست که سود سهام از دوره ای به دوره دیگر همراه با تغییرات پروژه های سرمایه گذاری متغیر است.
شرکت ممکن است با کنار گذاشتن وجوه در سالهایی که تأمین مالی سرمایه گذاری ها از سود حاصل کمتر باشد، برای سالهایی که کسری وجوه در رابطه با تأمین مالی سرمایه گذاری ها وجود خواهد داشت ،پرداخت های سود سهام خود را یکنواخت نماید. به هر حال این واقعیت که سود سهام هم دوره تناسبی با وجوه باقیمانده همان دوره نداشته باشد،اصل نظریه باقیمانده را نفی نماید . انواع سیاست های سود باقیمانده به شرح ذیل می باشند: (وستون ، جی ، فرد ۱۳۷۴)
۲-۵-۳-۱)سیاست تقسیم سود مطلقأ باقیمانده[۲۵]
در این روش شرکت پس از تأمین کلیه نیازهای مالی خود از درآمدها، بقیه آنرا به صورت سود سهام توزیع می نماید.
۲-۵-۳-۲) سیاست پرداخت درصد ثابتی از سود باقیمانده [۲۶]
دراین سیاست اگر چه تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری در اولویت قرار دارند ولی شرکت فقط درصدی از درآمدها، را به جای توزیع کامل آن تقسیم می نماید.
۲-۵-۳-۳) سیاست تقسیم سود باقیمانده یکنواخت
در این روش منابع پرداختی به عنوان سود از یک الگوی ثابتی پیروی می کنند. بدین صورت که مبالغ پرداختی سود در بلند مدت با درآمدها منهای نیازهای مالی شرکت برابر است . اگر در بلند مدت متوسط نیازهای مالی سرمایه گذاری بیش از درآمدها باشد هیچ گونه سودی توزیع نمی گردد.
جدول زیر تفاوت بین ۳ روش مختلف تقسیم باقیمانده را برای یک دوره پنج ساله نشان می دهد:
جدول (۲-۱) تفاوت بین سه روش مختلف تقسیم سود باقیمانده
درصد | کل | سال ۵ | سال ۴ | سال ۳ | سال ۲ | سال ۱ | سال شرح |
۱۰۰ | ۱۴۸۰۰ | ۳۰۰۰ | ۳۴۰۰ | ۲۴۰۰ | ۳۲۰۰ | ۲۸۰۰ | درآمد هر سهم |
(۵۰) | (۷۴۰۰) | (۱۵۰۰) | (۱۶۰۰) | (۱۸۰۰) | (۱۱۰۰) | (۱۴۰۰) | نیازهای مالی پروژه های سرمایه گذاری |
۵۰ | ۷۴۰۰ | ۱۵۰۰ | ۱۸۰۰ | ۶۰۰ |