ـ ساختمان: اسکلتی که خانه را در بر میگیرد. البته در تقسیمبندی دیگری فضای مسکونی را به دو قسمت سرپوشیده (خانه) و سرباز (فضای سبز شخصی وابسته به خانه) تقسیمبندی میکند.
۲ـ فضاهای عمومی: هرگونه اظهار نظر در مورد اینکه عناصر تشکیل دهنده عرصه عمومی شکل ساخته شده، چیست شاید طی زمان تغییر پیدا کند(لنگ، ۱۳۸۱: ۱۹).
در تعریفی عرصه عمومی از آن دسته مکانهایی تشکیل میشود که همه به آن دسترسی داشته باشند. گر چه این دسترسی ممکن است در زمانهایی محدود شده باشد. این مفهوم هم فضاهای درونی و هم بیرونی را شامل میشود. فضاهای بیرونی مانند: خیابانها، میادین و پارکها و فضاهای درونی مانند رواقها، سالنهای ایستگاه قطار و ساختمانهای عمومی و فضاهای دیگری که عامه مردم به آن دسترسی دارند، نظیر فضاهای داخلی مجتمعهای تجاری(لنگ، ۱۳۸۱: ۱۸). فرانسیس تیبالدز (۱۹۹۲) فضاهای عمومی را مهمترین بخش شهر میداند و معتقد است که این فضاها، مکانهاییاند که بیشترین برخوردها و کنشهای متقابل میان افراد در آنها به وقوع میپیوندد و شامل تمامی بخشهای شهرند که مردم دسترسی فیزیکیبه آن دارند. بنابراین مرزهای این فضاها، خیابانها، پارکها یا میدانها با بناهایی که آنها را محدود میسازند، تعیین میشوند (تیبالدز، ۱۳۸۵: ۱). در تعریفی دیگر فضای عمومی را میتوان به مثابه فضایی تعریف کرد که اجازه میدهد مردم به آن دسترسی داشته باشند و فعالیتهایی در آن صورت پذیرد و فضایی است که یک سازمان عمومی آن را کنترل میکند، و فضایی است که در جهت منافع عموم تامین و اداره میشود(مدنی پور، ۱۳۸۷: ۲۱۶-۲۱۵).
۳ـ شبکه ارتباطی: هر چند که با توجه به مباحث بالا میتوان دسترسیها و شبکه ارتباطی را جزء فضای عمومی به شمار آورد. اما از آن جهت که یک عنصر اساسی در کالبد و سیمای شهر است و میتوان نقش مهمی برای آن در ارتباط عناصر کالبدی شهر در نظر گرفت به عنوان یک بعد از ابعاد کالبدی شهر مورد توجه قرار میگیرد. از این رو بزرگانی همچون لینچ عامل مسیر یا راه را به عنوان یکی از پنج عامل کلیدی سیمای شهر معرفی میکند.
نظام ارتباطات و یا شبکه ارتباطی را میتوان به ایجاد ارتباط میان اجزا یا به بیان درستتر به ایجاد ارتباط بین عملکردهای گوناگون شهر تعریف کرد که خود دارای دو وجه عملکردی و کالبدی است. به عبارت دیگر، فضای ترافیک جریان حمل و نقل و ترافیک (آمد و شد) در شهرها، همان شبکه ارتباطی یا خیابانها و کوچههاست که خود، سازمان و سلسله مراتبی خاص دارد. شبکه ارتباطی در شهرهای گوناگون و دردورههای متفاوت بر حسب نوع وسائط نقلیه و تنوع مکانی شهر، اشکال یا ساختارهای گوناگون مییابند که خود یکی از شاخصهای استخوانبندی شهر است(سعیدنیا، ۱۳۸۱: ۱۱).
۴ـ فضای کار و اشتغال: فضای کار و اشتغال که از آن به عنوان کاربری تجاری یاد میشود، یکی از ابعاد محیط کالبدی و فضاهای شهری است. وجود مکانهایی مانند بازار از روزگاران قدیم در شکلدهی به بافت شهرها موثر بوده است. چنان که به عنوان یکی از عناصر شهر معرفی میشد.
تاثیر هر یک از ابعاد کالبدی محیط در کیفیت و ارتقای زندگی بر هیچ کسی پوشیده نیست. برنامهریزان شهری علاقه و توجه زیادی به ارتباط بین ابعاد کالبدی محیط و کیفیت حیات اجتماع دارند. فضاهای عمومی بسیاری از شهرهای اروپایی، نمونههای برجسته و سودمندی از چگونگی و توانایی برنامهریزی و طراحی خلاق شهری در افزایش و بهبود این کیفیت محسوب میشوند.
سالنهای اجتماعات شهر، ادارههای پست، مدارس، بیمارستان ها و سایر تسهیلات زیرساختی، بخشهای اصلی چشم انداز اجتماع محلی را تشکیل میدهند و تاثیرات مشخصی بر وجوه زیبایی شناسی آن دارند .فضاهای عمومی از قبیل بولوارها، پارکها، آبنماها و باغها نیز در کنار این تسهیلات در کیفیت محیط مناظر، بوها، صداها و احساسات شریکاند .علاوه برای ننگهداری و نوسازی دائمی این تسهیلات و فضاها حتی میتواند ازکیفیت آنها درطراحی اولیه مهمتر باشد (استین، ۱۳۸۰: ۸۱).
۲-۳-۳- کیفیت محیط شهری[۱۵]
مشخص کردن فاکتورها و شاخصهایی که تمام سطوح کیفیت محیط شهری را شامل شود کمی مشکل به نظر میرسد(Nichol and Wong, 2004: 51).
کیفیت محیط شهری جنبهای از کیفیت زندگی است که در برگیرنده احساس رفاه، آسایش و رضایت مردم از عوامل کالبدی ـ فضایی، اجتماعی ـ اقتصادی، زیست محیطی و سمبلیک محیط زندگیشان است. به عبارت دیگر کیفیت محیط نه تنها به حوزههای برآورد سازی نیازهای مادی انسان توجه دارد بلکه همچنین به تامین و ارتقای ظرفیتهای اجتماعی و توسعه اجتماعات که بر الگوهای رفتار اجتماعی آنها نیز تاثیرگذار است، هم توجه دارد( رفیعیان و عسگری، ۱۳۸۶ : ۹).
کیفیت محیط شهری بستگی به کیفیت زیرساختهای شهر و مدیریت مناسب آنها دارد، و شامل محیط کالبدی(فیزیکی) مانند (مدیریت آب باران، کیفیت هوا، فضای سبز، سرو صدا، ترافیک و…)، تسهیلات مربوط به مسکن (تامین آب، برق، گاز، تلفن، بهداشت، دفع فاضلاب و…) و محیط اجتماعی (جامعه، استقلال، کنشهای اجتماعی، احساس رضایت و امنیت اجتماعی) میشود(Kamruzaman and et al, 2007: 14).
کیفیت محیطی به عنوان شاخصی برای اندازهگیری درجهای از محیط که برای زیستن انسان مناسب میباشد، مورد استفاده قرار گرفته است.بر طبق استانداردهای برنامه شهری چین، مفهوم کیفیت محیطی شهر میتواند چنین تعریف شود؛ کیفیت محیطی شهر درجهای است که تمام محیط یا برخی عناصر محیط در مقیاس شهر همانند، اتمسفر و آب جهت زیست انسان، اقتصاد شهری و محیط اجتماعی مناسب باشد(Kaili,2003: 6).
بنا به گفته بحرینی علیرغم تمام ویژگیهایی که برای کیفیت محیط شهری عنوان میشود، توجه و تاکید اصلی همچنان روی ساخت و شکل کالبدی است. موضوعی که بیش از همه در مطالعات مربوط به کیفیت محیط مورد نظر بوده همان ساخت شهر و خوانایی شکل آن بوده است. این مطالعات عناصر و عواملی نظیر هویت، خصوصیات و مشخصات محلهای، گویایی و وضوح الگوی خیابانها و … را در بر میگیرد(بحرینی، ۱۳۸۶: ۲۱۱).
تعاریف دیگری از کیفیت محیط شهری ارائه شده است که در جدول (۲-۴) آورده شده است.
جدول (۲-۴): تعریف کیفیت محیط شهری از دیدگاه محققان و مجامع بینالمللی
منبع | تعریف |
Lansing and Marans (1969) | یک محیط شهری با کیفیت بالای حسی از رفاه و رضایت را برای افراد از طریق شاخصهایی که ممکن است فیزیکی، اجتماعی و یا نمادین باشد به همراه دارد. |
Porteous(1971) | کیفیت محیطی موضوع پیچیدهای است که دربردارنده ادراک انتزاعی، طرز تلقی و ارزشهایی است که در بین گروهها و افراد متفاوت است. |
Campell and et al (1976) | کیفیت محیط سکونتی عبارت است از نمایش عددی و انتزاعی سکونت که از تفریق عددیدربردارنده اهمیت یک خانه ایدهآل از عددی که شرایط فعلی خانه را نمایش میدهد، به دست میآید. ارزیابی شاخصهای سکونتی از فردی به فرد دیگر متفاوت است، زیرا افراد مختلف پاسخهای متفاوتی از مقایسه بر مبنای درک واقعیت به بار میآورند. |
RMB (1996) | کیفیت محیط شهری ناشی از کیفیت عناصر تشکیل دهنده یک منطقه اما چیزی بیشتر از مجموع عناصر است، کیفیت محیطی ادراک مکان به طور تمام و کمال است. عناصر تشکیل دهنده (طبیعت، فضای باز، زیرساختها، محیط ساخته شده، امکانات و منابع محیط طبیعی) هر کدام دارای ویژگیهای خاص خود و کیفیت نسبی هستند. |
RIVM (2002): workshop livability 2002 | کیفیت محیط شهری میتواند به عنوان بخش اصلی مفهوم وسیعتر کیفیت زندگی همانند کیفیتهای اصلی مانند سلامتی و امنیت در ترکیب با جنبههایی همچون راحتی و جذابیت تعریف شود. |
مأخذ: Van Kamp and et al, 2003: 7. Mikyoung, 1989: 5
۲-۴- دلایل و ضرورت توجه به کیفیت محیط در برنامهریزی شهری
برای اولین بار در تاریخ بشریت اکثریت مردم جهان در مکانهای شهری زندگی میکنند. علاوه بر این در قرن حاضر تعداد ساکنان شهری و فرایند شهری شدن در حال افزایش است(Pacione,2003/2:1). رشد سریع شهرها به خصوص در شهرهای بزرگ، با ویژگیهایی چون، تمرکز بالای جمعیت و حجم زیاد فعالیتهای اقتصادی تأثیرات منفی بر محیط شهری خواهد داشت(Fadda and Jiron, 1999: 261). بنابراین کیفیت محیط شهری به عنوان فضای زندگی مردم جهان، به عنوان موضوع اساسی مورد توجه محققان دانشگاه، سیاستگذاران، برنامهریزان شهری و شهروندان است(Pacione,2003/2:1). در دهه های اخیر موضوع کیفیت محیط شهری به یک بحث تخصصی و عمومی در جامعه تبدیل شده است و توجه مردم از اهداف مادی به ماهیت زندگی در مجموعههای ناکارآمد شهری معطوف شده است. آنچه در این میان واضح است این است که تمام مشکلات شهری یک مولفهی کیفیت محیطی دارند، به عبارتی دیگر بسیاری از مشکلات محیطی به سرعت به مشکلات شهری تبدیل خواهند شد(Porteous, 1971:155-156).
نگاهی به فرایند برنامهریزی شهری کشور و تحقیقات انجام شده در این زمینه در چند دهه گذشته و نتایج عینی و ملموس آن نشان میدهد که این طرحها از پاسخگویی به نیازهای کیفی در محیطهای شهری بازماندهاند و عملاً به نتایج قابل قبولی دست نیافتهاند(دیز خلیلی، ۱۳۸۵: ۱). کیفیت یکی از مفاهیم محوری دانش شهرسازی بوده که از اهمیت نظری و عملی فراوانی برخوردار است. گذشته از اهمیت نظری، به واسطه بحران کیفیت که در حال حاضر محیطهای شهری در ایران با آن مواجهاند، مبحث کیفیت از نظر عملی نیز به بحث جدی بدل گردیده است. با توجه به اهمیت مسئله “کیفیت” به نظر میرسد چنانچه برنامهها و مداخلات کالبدی در شهرها، همچون گذشته بدون توجه لازم به کیفیت محیط شهری در مراحل مختلف تصمیمگیری صورت پذیرد، تضمینی برای دستیابی به محیطهای دارای کیفیت شهری مطلوب وجود نخواهد داشت(همان: ۲۵).
در عصر حاضر برنامهریزی شهری دارای چهار هدف اساسی و اولیه به شرح زیر است: