جدول ۴- ۱۲- نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن بین بازاریابی درونی و عملکرد تجاری ۷۳
جدول ۴- ۱۳- بارهای عاملی و مقدار تی نشانگرهای مربوط به بررسی عامل کانال توزیع ۷۵
جدول ۴- ۱۴- شاخصهای برازندگی مدل نهایی تحلیل عامل تاییدی عامل کانال توزیع ۷۶
جدول ۴- ۱۵- بارهای عاملی و مقدار تی نشانگرهای مربوط به بررسی عامل خرید سازمانی ۷۹
جدول ۴- ۱۶- شاخصهای برازندگی مدل تحلیل عامل تاییدی عامل خرید سازمانی ۷۹
جدول ۴- ۱۷- بارهای عاملی و مقدار T نشانگرهای مربوط به بررسی عامل رفتار مصرفکننده ۸۱
جدول ۴- ۱۸- شاخصهای برازندگی مدل تحلیل عامل تاییدی عامل رفتار مصرف کننده ۸۲
جدول ۴- ۱۹- بارهای عاملی و مقدار تی نشانگرهای مربوط به بررسی عامل بازاریابی درونی ۸۴
جدول ۴- ۲۰- شاخصهای برازندگی مدل تحلیل عامل تاییدی عامل بازاریابی درونی ۸۵
جدول ۴- ۲۱- بارهای عاملی و مقدار تی نشانگرهای مربوط به بررسی عامل وابسته عملکرد تجاری ۸۷
جدول ۴- ۲۲- شاخصهای برازندگی مدل تحلیل عامل تاییدی عامل وابسته عملکرد تجاری ۸۸
جدول ۴- ۲۳- شاخصهای برازندگی مدل مفهومی در نرم افزار لیزرل ۹۰
جدول ۴- ۲۴- میزان اثرات براورد شده و استاندارد شاخصها ۹۱
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۱- ۱-مدل مفهومی پژوهش ۷
شکل ۲- ۱- سیرتحول رویکرد های بازار یابی ۱۹
شکل ۲- ۲- تفاوت بازاریابی رابطه ای و سنتی ۲۰
شکل ۲- ۳- مدل رابطه قدرت بازاریابی با عملکرد تجاری(هادی شرافت) ۲۴
شکل ۲- ۴- نقش واسطه در کانال توزیع ۲۶
شکل ۲- ۵- مدل نظام فرایند توزیع در ایران ۲۸
شکل ۲- ۶- مدل خرید خرید سازمانی ۳۳
شکل ۲- ۷- بازاریابی صنعت خدمات ۳۵
شکل ۲- ۸- رویکرد سیستماتیک به استراتژی بازاریابی ۳۷
شکل ۲- ۹-مدل بازاریابی درونی ۳۹
شکل ۲- ۱۰- مدل رفتار مصرف کننده ۴۴
نمودار۴- ۱- نمودار درصد فراوانی افراد پاسخ دهنده به پرسشنامهها بر اساس جنسیت ۶۶
نمودار۴- ۲- نمودار درصد فراوانی افراد پاسخ دهنده به پرسش نامه ها بر اساس تحصیلات ۶۷
شکل۴- ۱- مدل استاندارد بررسی متغیر کانال توزیع در نرم افزار لیزرل ۷۴
شکل۴- ۲- مدل استاندارد بررسی عامل کانال توزیع در نرم افزار لیزرل براساس مقدار t 75
شکل۴- ۳- مدل استاندارد بررسی متغیر خرید سازمانی در نرم افزار لیزرل ۷۷
شکل۴- ۴- مدل استاندارد بررسی عامل خرید سازمانی در نرم افزار لیزرل براساس مقدار t 78
شکل۴- ۵- مدل استاندارد بررسی متغیر رفتار مصرف کننده در نرم افزار لیزرل ۸۰
شکل۴- ۶- مدل استاندارد بررسی عامل رفتار مصرفکننده در نرم افزار لیزرل براساس مقادیر t 81
شکل۴- ۷- مدل استاندارد بررسی متغیر بازاریابی درونی در نرم افزار لیزرل ۸۳
شکل۴- ۸- مدل استاندارد بررسی عامل بازاریابی درونی در نرم افزار لیزرل براساس مقادیر t 84
شکل۴- ۹- مدل استاندارد بررسی متغیر وابسته عملکرد تجاری در نرم افزار لیزرل ۸۶
شکل۴- ۱۰- مدل استاندارد بررسی عامل وابسته عمکلرد تجاری در نرم افزار لیزرل براساس مقادیر t 87
شکل۴- ۱۱- مدل مفهومی استاندارد شده نهایی در نرم افزار لیزرل ۸۹
شکل۴- ۱۲- مدل مفهومی استاندارد شده در نرم افزار لیزرل براساس مقدار t 90
چکیده:
بازاریابی به عنوان یک استراتژی نوین در شرکت ها برای دستیابی به بیشترین سهم در بازار و استفاده از فرصت ها برای موفقیت، رشد و بقای سازمان اهمیت ویژه ای دارد. بازاریابی نقش وجایگاه خاصی در روند رشد و توسعه اقتصادی بسیاری از شرکت های تولیدی دارد، بازاریابی درباره ی ایجاد سازمان های جدید یا ایجاد ارزش های جدید بوده وهمین امر باعث شده شرکت های تولیدی اقدام به فعالیت های بازاریابی با هدف کسب سود، رضایت مشتری و بهبود توان مالی شرکت بپردازند. این پژوهش با عنوان بررسی تأثیر قدرت بازاریابی بر عملکرد تجاری شرکت های تولیدی در استان کرمانشاه انجام گردید. هدف از انجام این پژوهش بررسی این مسئله است که قدرت بازاریابی (کانال توزیع، خرید سازمانی، رفتار مصرف کننده و بازاریابی درونی) عملکرد تجاری راتحت تاثیر قرار می دهند. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق مدیران بازارایابی و مدیران ارشد شرکت های تولیدی دراستان کرمانشاه می باشند که ۳۱۱ پرسشنامه بین آنها توزیع شده است، تعیین روایی پرسشنامه بوسیله تحلیل عاملی و کسب نظر اساتید مرتبط انجام گرفته، برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی با بهره گرفتن از نرم افزارهای SPSS وLISREL استفاده شده است. نوآوری پژوهش از آن جهت می باشد بازاریابی را از منظر قدرت بررسی می کند. نتایج پژوهش حاصل نشان می دهد متغییربازاریابی درونی بیشترین تأثیر و کانال توزیع کمترین تأثیر را در عملکرد تجاری شرکت های تولیدی استان کرمانشاه دارد. پژوهش حاضر می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه قدرت بازاریابی مورد استفاده مدیران ارشد، مدیران بازاریابی و محققان و دانشجویان قرار گیرد.
کلیدواژهها : قدرت بازاریابی، کانال توزیع، خرید سازمانی، رفتار مصرف کننده، بازاریابی درونی، عملکرد تجاری
فصل اول
کلیات پژوهش
یکی از مهمترین تاثیرات ارزیابی متوازن، تاکیدی است، که بر سهم اساسی یادگیری و رشد در روابط علتی و معلولی می گذارد. ما می دانیم، که بخش یادگیری و رشد در قابلیت های آتی سازمان نقش ایفا می کند و به ندرت مورد قدردانی قرار می گیرد و اغلب در یک بازار کساد، اولین قسمتی است، که حذف می گردد. نمونه هایی از معیارهای یادگیری و رشد به شرح زیر است(نمازی، ۱۳۸۲: ۱۶۵):
- آموزش در هر سطح
- درصد نقل و انتقال افراد
- کناره گیری اجباری و غیر اجباری
- مصاحبه های تک به تک به هر کارمند
- رضایت فروشنده و کارمند
- الگو سازی نمودن
- رتبه بندی
- عملکرد شش ماهه بعد از بکار گیری
- ترفیعات داخلی سازمانی و فردی
سطح تحصیلات، نمره رضایت و درصد اجزای کارکنان، درصد کنترل عملیات شرکت با فن آوری پیشرفته، پیشرفت سیستم های اطلاعاتی سازمان و درصد پاداش فردی و گروهی در سازمان، معیارهایی در این زمینه هستند.
استراتژی و ارتباط آن با ارزیابی متوازن
استراتژی مقوله ای مستقل در یک فرایند مدیریت نیست( ویا نمی بایست باشد). پیوستاری وجود دارد، که در یک مفهوم وسیعتر، از رسالت( ماموریت) سازمان آغاز می شود. ماموریت می بایست به نحوی ترجمه شود، که فعالیتهای افراد با آن همسو شده و آن را پشتیبانی کند. یک سیستم مدیریت باید اطمینان دهد، که این ترجمه به نحو موثری انجام می شود.
استراتژی گامی است، که در یک پیوستار منطقی که یک سازمان را از رسالت سطح بالا، به کارهای انجام شده توسط کارکنان خط مقدم آن می رساند( بختیاری،۱۳۸۶: ۱۴۱ ). استراتژی، نحوه انطباق ظرفیتهای یک سازمان با فرصت های موجود در بازار جهت تحقق بخشیدن به هدف های کل سازمان را، تبیین می کند. بنابراین مقصود از اجرای استراتژی، دستیابی به هدف هایی است، که از پیش تعیین شده است. ارزیابی متوازن با تمرکز بر روی اندازه گیری عملکرد و تطابق آن ها با استراتژی، نقش مهمی را در پیشرفت سازمان ارائه می دهد. این نوآوری، تفکر بسیاری از مدیران را نسبت به نحوه مدیریت سازمان تغییر داد. اکنون آن ها استراتژی را با دقت بیشتر و با صراحت ارائه می کنند و سازمان را به عنوان مجموعه ای یکپارچه و متناسب از فعالیت ها می دانند و استراتژی را با سیستم اندازه گیری عملکرد مرتبط می شناسند(کمالی شهری، ۱۳۸۴ :۳۱). کپلن و نورتون(۲۰۰۱) در کتاب سازمان استراتژی محور خود اینگونه بیان میکنند:
طبق تجربه ما، واحد های دولتی و غیر انتفاعی معمولاً در تعریف روشن استراتژی شان با مشکل مواجه اند. ما مدارک و کتابچه هایی تحت عنوان « استراتژی » دیده ایم، که بیش از پنجاه صفحه داشته اند. اغلب این کتابچه ها بعد از اینکه ماموریت و چشم انداز را مطرح کرده اند، شامل فهرستی از برنامه ها و دستورالعمل های اجرایی اند، بدون اینکه نتایج و دستاوردهایی را که سازمان در تلاش برای تحقق آنها است، را نشان دهند. این سازمان ها باید توجه کنند، که استراتژی فقط آنچه که سازمان قصد انجامش را دارد، نیست. بلکه آن چیزی است، که سازمان تصمیم می گیرد تا انجام ندهد- پیامی که معمولاً در سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی مصداق دارد (بختیاری، ۱۳۸۶ : ۲۱۶). برای اطمینان از انعکاس استراتژی در معیارهای عملکرد مورد استفاده در ارزیابی متوازن، سه ملاک وجود دارد(الهیاری،۱۳۸۷: ۶۱):
روابط علت و معلولی: یک استراتژی مجموعه ای از فرضیه ها در مورد علت و معلول است. اگر روابط علت و معلولی کافی برای ارزیابی متوازن ساخته نشده باشد، نمی تواند دور نمای سازمان را به استراتژی آن تبدیل و مرتبط نماید. هر معیار انتخابی می بایست قسمتی از زنجیره روابط علت و معلولی باشد، که استراتژی خاص سازمان را نشان می دهد. روابط علت و معلولی در میان منظرها می بایست به مدیران در تبلیغ محرک های عملکردی، که تاثیر مهمی بر معیارهای نتیجه می گذارند و دوام استراتژی را آزمون می کنند، کمک نماید.
محرک های عملکرد: بسیاری از معیارها برای بسیاری از شرکت ها یک صفت عمومی هستند، مثل ROIکه در منظر مالی قرار می گیرد. شاخص های سهم بازار و وفاداری مشتری نیز نمونه ای از معیارهای عمومی است. سازمان های موفق به چندین شاخص پیشرو برای سلامت سازمان وابسته اند. شاخصهایی که آینده نگرند و اجازه می دهند، تا سازمان ها برای آینده برنامه ریزی کنند و برنامه هایشان را تعدیل نمایند. معیارهای مالی شاخص های تابع(وابسته) هستند. این شاخص ها عملکرد گذشته را گزارش میدهند و برای پیش بینی آینده خوب نیستند. معیارهای مالی عملکرد به تنهایی به ندرت می توانند تمام اطلاعات مورد نیاز مدیران را که برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک لازم است، در اختیارشان بگذارند. اتکا به شاخصهای مالی به تنهایی اغلب، سازمان را به تمرکز کوتاه مدت و ضعیف هدایت می کند و می تواند مانعی برای دسترسی به فرصت های بلند مدت با مقابله با تهدیدات آینده باشد(الهیاری به نقل از ولکر،۱۳۸۷: ۶۲).Voelker
الحاق به معیارهای مالی : اهداف استراتژیک باید به معیارهایی که نهایتاً با شاخص های عملکرد مالی مرتبط میشود، تبدیل گردد. اگر اهداف و عملکرد مالی بهبود یافته، باعث افزایش عملکرد سازمانی نشود، احتمالاً خدشه ای اساسی در استراتژی یا استقرار آن است. در سازمان های غیر انتفاعی، اهداف استراتژیک معمولاً به معیارهایی که نهایتاً با شاخص های مشتری سطح بالاتر یا سایر شاخص های ذینفع ترجمه میشود، ارتباط برقرار می کند.ارزیابی متوازن نسبت های مالی موجود را، که بر اساس داده های تاریخی است، کنار نمی گذارد. بلکه نتایجی که شرکت در گذشته به آن دست یافته است را، در قالب اهدافی که قصد دارد در آینده به آن برسد، متمرکز می کند(همان منبع).
بطور کلی این اهداف شامل موارد زیر است(همان منبع) :
انتخاب معیارها پس از پیاده سازی و به کار بردن استراتژی.
نشان دادن فعالیتها در نتیجه ارزیابی.
امکان تصحیح فعالیت ها در هر لحظه بویژه هنگام شناسایی انحرافات.
سیستم ارزیابی نباید شامل معیارهای مالی ای باشد، که نتایج مالی را تحت تاثیر قرار می دهد.
انتخاب معیارهای درستی که اساس و جوهر استراتژی را تشریح می کنند و تلاش برای پذیرش این معیارها از سوی کل سازمان.
ارزیابی متوازن، چهار فرایند مدیریتی را معرفی می کند، که این فرایندها به طور جداگانه یا در ارتباط با یکدیگر، اهداف بلند مدت استراتژیک شرکت را با فعالیت های عملیاتی مرتبط می سازند.
این چهار فرایند عبارتند از(Lisiecka,2002:p.4):
تکامل استراتژی و چشم انداز شرکت: این فرایند مدیران را در ایجاد اتفاق آراء نسبت به استراتژی و چشم انداز سازمان یاری می رساند.
تشریح اهداف و معیارهای استراتژیک و ارتباط آنها با سیستم های مدیریتی: این فرایند جریان یافتن استراتژی را در کل سازمان امکان پذیر می سازد. ارزیابی متوازن این اطمینان را می دهد، که استراتژی در تمامی سطوح سازمانی درک شده و اهداف و وظایف بخش ها و نیروهای کاری نیز با آن در ارتباط است.
برنامه ریزی، مشخص کردن اهداف و شناخت نوآوری های استراتژیک: این فرایند ترکیب برنامه ریزی استراتژیک شرکت را با فرایند بودجه بندی ممکن می سازد.
اصلاح سیستم های بازبینی اجرای استراتژی و آموزش، در ارتباط با سازمان: این فرایند شرایط تحقق استراتژی موجود در شرکت، مدیریت اصلی شرکت و مدیران بخش ها و کارکنانی، که اهداف مالی عملکرد خود را می دانند، کنترل می کند.
یک شرکت با بهره گرفتن از ارزیابی متوازن، می تواند در قالب سه منظر اضافی، نتایج کوتاه مدت خود را بازبینی کند و استراتژی خود را از لحاظ موقعیت های بدست آمده، موردارزیابی قرار دهد.
با توجه به مطالب گفته شده، واضح است، که ارزیابی متوازن در عمل، شرکت را در رسیدن به نتایج مطلوب یاری می کند. اگر با افزایش تعداد انتخاب ها برای مشتریان و کاهش زمان تولید، رضایت مشتری جلب نشود و حجم تولیدات فروش رفته و حاشیه فروش هر واحد تولید و در نهایت سود افزایش نیابد، باید در استراتژی شرکت تجدید نظر کرد. یکی از مزیت های ارزیابی متوازن این است، که تئوری های اساسی در استراتژی مدیریت را به طور متوالی مورد آزمون قرار می دهد. زمانی که شرکت به برخی از اهداف پیش بینی شده( مانند فروش بیشتر) دست پیدا کرد، نشانگر این است که استراتژی شرکت موثر واقع شده است. مدیریت بدون آگاهی از این بازخورد، ممکن است یک استراتژی غیر موثر و بر اساس فرضیات اشتباه را انتخاب و اجرا کند( الهیاری به نقل از گریسون[۱۴] و همکاران، ۱۳۸۷: ۶۵).
ارتباط معیارهای چند گانه ارزیابی متوازن
معمولاً هریک از چهار سازه ارزیابی متوازن، شامل چهار تا هفت معیار جداگانه است. بنابراین، کارت امتیازدهی در هر سازمان شامل حدود ۲۵ معیار است. آیا این امکان وجود دارد که سازمان بر ۲۵ معیار جداگانه تمرکز کند؟ اگر یک کارت امتیاز دهی شامل ۲۵(یا حتی ۱۰) معیار مستقل باشد، آیا برای یک سازمان، تمرکز بر همه این معیارها پیچیده نخواهد بود(Kaplan and Atkinson,2007:p.376)؟ معیارهای چند گانه ارزیابی متوازن که بطور صحیح طراحی شده باشد، باید شامل یک سری اهداف مرتبط، سازگار و متقابل با هم باشد. ارزیابی متوازن باید به عنوان ابزاری برای یک استراتژی واحد طراحی شود. زمانی که کارت امتیاز دهی به عنوان ابزاری برای یک استراتژی واحد طراحی شود، تعدادی از معیارهای کارت امتیازدهی نامربوط خواهند بود. شرکت ها می توانند استراتژی خود را تقریباً با ۱۲ معیار و یک سیستم یکپارچه فرموله و به همه سطوح سازمان انتقال دهند. سیستم یکپارچه معیارهای کارت امتیاز دهی، باید ترکیبی از مجموعه پیچیده روابط علت و معلولی میان متغیرهای مهم(که مسیر برنامه استراتژیک را توصیف می کند) محرک های عملکرد باشد(Ibid,p.377).
۲-۹-۱- روابط علت و معلولی
یک استراتژی، شامل مجموعه ای از فرضیات درباره روابط علت و معلولی است. در سیستم ارزیابی باید روابط(فرضیات) میان اهداف(معیارها) در جنبه های گوناگون به طور واضح مشخص باشد. زنجیره علت و معلولی، باید در هر چهار سازه ارزیابی متوازن گسترش یابد. برای مثال، بازده سرمایه بکار گرفته شده یک معیار از سازه مالی است. محرک این معیار مالی می تواند تداوم فروش و توسعه مشتریان موجود، که خود نتیجه وفاداری بالای مشتریان موجود است، باشد. وفاداری مشتری که انتظار می رود اثر قوی بر بازده سرمایه بکار گرفته شده داشته باشد، در سازه مشتری لحاظ شده است. ولی سازمان چگونه به وفاداری مشتریان دست خواهد یافت؟ تجزیه و تحلیل اولویت های مشتریان نشان می دهد که تحویل به موقع سفارشات ارزش بیشتری برای مشتریان دارد. بنابراین، انتظار می رود بهبود تحویل به موقع منجر به وفاداری بیشتر مشتری و در نتیجه بهبود عملکرد مالی شود. بنابراین، هم وفاداری مشتری و هم تحویل به موقع، در سازه مشتری کارت امتیاز دهی لحاظ شده اند(الهیاری،۱۳۸۷: ۶۹). در ادامه فرایند، سوال این است، که شرکت برای تحویل به موقع، در کدام فرایندهای داخلی باید بهتر عمل کند؟ بهبود تحویل به موقع برای شرکت ممکن است، مستلزم کوتاه کردن زمان چرخه فرایندهای عملیاتی و افزایش کیفیت فرآیندهای درون سازمانی باشد، که هر دو عامل در سازه فرایندهای درون سازمانی لحاظ شده اند. سوال بعدی این است که سازمان ها چگونه کیفیت فرایندهای داخلی را بهبود و زمان چرخه فرایندهای عملیاتی را کوتاه می کنند؟ با آموزش کارکنان و بهبود مهارت های آنها می توان به این هدف رسید. این معیارها در سازه فراگیری و رشد ارزیابی متوازن لحاظ شده است(الهیاری،۱۳۸۷: ۷۱). بنابراین، ارزیابی متوازن باید به گونه ای طراحی شود که بیانگر استراتژی واحد های عملیاتی باشد. ارزیابی متوازن باید فرضیات روابط علت و معلولی بین نتایج و محرک های عملکرد آن نتایج را نیز نشان دهد(Kaplan and Atkinson,2007:p.376).
۲-۹-۲- محرک های عملکرد
ارزیابی متوازن اگر به گونه ای مناسب طراحی شده باشد، باید ترکیبی از نتایج مورد انتظار و محرک های عملکرد باشد. بدون توجه به محرک های عملکرد، چگونگی دستیابی به نتایج مورد انتظار، امکان پذیر نخواهد بود. معیارهای نتایج پیش بینی شده دلیلی بر اجرای موفقیت آمیز استراتژی قبل از دستیابی به نتایج، نیست. برعکس، محرک های عملکرد مانند زمان های چرخه تولید و نرخ های ضایعات، به تنهایی و بدون معیارهای نتایج عملکرد ممکن است، تنها به بهبود عملیاتی کوتاه مدت منجر شود. محرک های عملکردمشخص خواهند کرد، که آیا بهبودهای عملیاتی منجر به گسترش مشتریان موجود و جدید و در نهایت افزایش عملکرد مالی شده است یا نه ؟ ارزیابی متوازن باید شامل ترکیب مناسبی از نتایج مورد انتظار و محرک های عملکرد استراتژی واحد، عملیاتی باشد. کارت امتیاز دهی، استراتژی واحد های عملیاتی را به مجموعه ای مرتبط از معیارها تبدیل می کند، که این معیارها، اهداف استراتژیک بلند مدت و مکانیزم های رسیدن به آن اهداف را مشخص می کنند(Kaplan and Atkinson,2007:p.377).
۲-۱۰- سازمان های موفق در اجرای ارزیابی متوازن
تشریک مساعی ارزیابی متوازن همه ساله تعدای از سازمان هایی که با بهره گرفتن از سیستم مدیریت ارزیابی عملکرد بر اساس ارزیابی متوازن در اجرای استراتژی خود موفق بوده اند را، در تالار شهرت ارزیابی متوازن انتخاب می کند. برای مثال، گروه کرایسلر(بخش اتومبیل امریکایی دایملر کرایسلر) در سال ۲۰۰۱، با زیان پیش بینی شده ای بالغ بر ۱/۵ بیلیون دلار مواجه بود. این شرکت، گروه جدیدی از مدیران ارشد اجرایی جهت استفاده از ارزیابی متوازن برای اجرای استراتژی (کاهش هزینه ها و رشد درآمد با توسعه محصول جدید) تشکیل داد. علی رغم رکود در بازار اتومبیل آمریکا، کرایسلر در سال ۲۰۰۴ با معرفی یک ماشین بسیار جدید و بالا بردن کارآیی خط تولید، توانست ۹/۱ بیلیون دلار سود کسب کند. مدیا جنرال ، یک شرکت ارتباطات(روزنامه، تلویزیون و اینترنت) جهت همراستا سازی ویژگی های مختلف برای یک استراتژی همگرای جدید از کارت امتیاز دهی استفاده کرد، که این باعث افزایش ۸۵ درصدی قیمت سهام نسبت به رقبایش در طی چهار سال شد(Kaplan and Norton,2006:p. 2). شیوه های خاص مدیریتی سازمانهای انتخاب شده در تالار شهرت با شیوه های مدیریتی دو گروه دیگر که از طریق اینترنت قابل دسترسی است، مقایسه شده است. این دو گروه عبارتند از استفاده کنندگان با سود بالا(این گروه ادعا دارند، که با بهره گرفتن از ارزیابی متوازن به نتایج مهمی دست یافته اند) و استفاده کنندگان با سود پایین(این گروه ادعا دارند که با بهره گرفتن از کارت امتیاز دهی به منافع محدودی دست یافته اند)(Ibid). به طور کلی همراستا سازی واحد های سازمانی برای ایجاد ارزش در سطح شرکت نسبت به ایجاد ارزش در سطح واحد عملیاتی کمتر مورد توجه قرار می گیرد. بیشتر تئوری های استراتژی بر واحد های عملیاتی با محصولات، خدمات، مشتریان، بازارها، تکنولوژی ها و رقبای متمایز دارد. استراتژی یک واحد عملیاتی توصیف می کند، که چگونه آن واحد با ایجاد محصولات و خدماتی باعث ایجاد ارزش برای مشتریان بالقوه می شود. اگر ایجاد ارزش برای مشتریان به حد کافی جذاب باشد، آنها با خریدهای خود از شرکت باعث ایجاد ارزش برای شرکت می شوند(الهیاری،۱۳۸۷: ۸۸).
چهار طرح یا الگوی اصلی برای ایجاد ارزش برای مشتریان عبارتند از(Kaplan and Norton,2006:pp. 3-4):
بهترین بهای تمام شده: ارائه محصولات و خدماتی که سازگار، به موقع و با بهای تمام شده پایین هستند.
پیشتاز در تولید: ارائه محصولات و خدماتی، که محدوده های عملکرد موجود را گسترش می دهند.
حل مشکلات مشتری: تهیه ترکیبی از محصولات و خدماتی که مشکلات مشتریان را برطرف کند.
داشتن حداقل استاندارد صنعت برای محصولات و خدمات.
-
- بیان متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی
منبع:(۰۶saiful,20)
- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی
۱-۸-۱ تعریف مفهومی
۱-۸-۱-۱ مسئولیت اجتماعی : مسئولیت اجتماعی شرکت یعنی تعهد مستمر واحد تجاری، که به طور اخلاقی رفتار کند و در جهت پیشرفت اقتصادی همکاری نماید، ، به طوری که کیفیت عمر نیروی کار و خانواده آنها و همچنین نهادهای محلی و جامعه را در سطح وسیع بهبود بخشد(هولم و واتز، ۲۰۰۰)
۱-۸-۱-۲ ابعاد مسئولیت اجتماعی : در بیشتر پژوهش ها در زمینه مباحث اخلاقی، به منظور تعیین سطح مسئولیت اجتماعی شرکت ها،ابعاد مختلفی شامل کارکنان ، مشتریان، محیط زیست، بهداشت و سلامت، آموزش و توسعه روستایی و نهادهای موجود در جامعه در نظر گرفته شده است(هوانگ،۲۰۱۰).
۱-۸-۱-۳ ارتباطات تجاری:ارتباط می تواند بصورت لغوی و یا غیر لغوی شکل گیرد. هر ارتباطی از طریق کانالهایی مسیر بین فرستنده و گیرنده را طی می کند. یکی از این مسیرها، فعالیتهای تجاری می باشد.ارتباطات تجاری می تواند از طریق مذاکرات رودررو، مذاکره تلفنی، جلسه حضوری و … صورت پذیرد(قلیپور، ۱۳۸۰).
۱-۸-۲ تعریف عملیاتی
۱-۸-۲-۱ مسئولیت اجتماعی :مسئولیت اجتماعی یعنی اینکه سازمانها برای حفظ و بقای خود نیاز دارند که علاوه بر تاکید بر رشد و سوداوری خود به فکر مردم و جامعه نیز باشند.
۱-۸-۲-۲ ابعاد مسئولیت اجتماعی :برای مسئولیت اجتماعی چهاربعد مشتریان ، کارکنان، محیط زیست و نهادهای موجود در جامعه در نظر گرفته شده است که در نظر گرفته شده است.
۱-۸-۲-۳ ارتباطات تجاری: هر گونه ارتباطی که بین خریدار و فروشنده صورت پذیرد، ارتباط تجاری گویند.
فصل دوم
ادبیات وپیشینه پژوهش
- مقدمه
امروزه نقش واحدهای تجاری در اجتماع دست خوش تغییرات بسیار زیادی شده است. به گونه ای که انتظار می رود واحدهای تجاری نه تنها به فکر افزایش سود خود بوده بلکه نسبت به اجتماع نیز پاسخگو، و برای جامعهای که در تعامل با آن هستند مفید باشند. واحد تجاری نمیتواند از اجتماع فرار کند و جامعه نیز نمیتواند بدون واحد تجاری وجود داشته باشد، بنابراین یک ارتباط دو طرفه بین واحد تجاری و اجتماع وجود دارد. در سال های اخیر نظریه ای بیان شده مبنی بر اینکه، واحدهای تجاری می توانند ایجاد ثروت، اشتغال و نوآوری کنند، بازار را تامین نمایند، و فعالیت هایشلن را تقویت نمایند و رقابتشان را بهبود بخشند، در صورتی که برای حفظ اجتماعی که خود در راه اندازی آن نقش اساسی داشته اند، همکاری کنند و در مقابل جامعه نیز با فراهم کردن شرایط لازم به منظور کسب بازده توسط سرمایه گذاران و ایجاد اطمینان برای ذینفعان از نبود فعالیت های آربیتراژ و غیر عادلانه، بسترهای مناسب جهت توسعه و پیشرفت واحدهای تجاری را فراهم کند(ساندهو و کاپور[۷]، ۲۰۱۰). در نتیجه مسئولیت شرکت نسبت به اجتماع هم برای خود واحد تجاری و هم برای اجتماع سود مند می باشد و درک بهتر منافع بالقوه آن می تواند منجر به بازده های زیاد سرمایه گذاری برای شرکت شود. از جمله این منافع می توان به افزایش فروش و وفاداری مشتریان اشاره کرد، شماری از مطالعات، به یک بازار در حال رشد و بزرگ برای تولیدات و خدماتی که از طریق شرکتهای با مسئولیت اجتماعی بالا ایجاد شده است، اشاره می کنند.کریر و راس[۸] (۱۹۹۷) ، به طور تجربی دریافتند که مشتریان از واحدهای تجاری انتظار دارند تا اخلاق را اداره واحدهای تجاری خود رعایت نمایند، مهر و وب[۹](۲۰۰۵) نیز اثبات کردند که مشتریان ترجیح می دهند تا از شرکت هایی که نسبت به مسئولیت اجتماعی خود آگاهی دارند خرید نمایند. از جمله منافع دیگر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می توان به افزایش توانایی در استخدام کارکنان تازه وارد و نگه داشتن کارکنان با تجربه اشاره نمود، شرکت ها با پیشرفت در جهت مسئولیت اجتماعی این مسئله را در می یابند که راحت تر می توانند نیروی تازه به کار بگیرند و کارکنان با تجربه رابرای یکدوره زمانی کافی که برای موفقیت واحد تجاری واجب هستند حفظ کنند (تربان، گرنینگ[۱۰]، ۱۹۹۷).حمایت دولت نیز از منافع دیگر مسئولیت اجتماعی به مار می رود، زیرا سازمان های تجاری نوع دوست که در برابر مسئولیت اجتماعی خودشان تعهد بیشتری دارند، دعاوی کمتری را از طرف قانونگذاران، که ممکن است حکومت یا ممیزین مالیاتی باشند، دیافت می کنند(ساندهو و کاپور، ۲۰۱۰).با توجه به نقش و اهمیت مسئولیت اجتماعی این پزوهش سعی دارد که به بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی با عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد.
۲-۲ مبانی نظری
۲-۲-۱ مسئولیت اجتماعی شرکت
طرح بحث مسئولیت اجتماعی به طور ملموس به زمان آدام اسمیت یعنی اواخر قرن هجدهم بر میگردد. وی به موضوع ارتقاء رفاه عمومی پرداخت و معتقد بود کوشش کارآفرینان رقیب طبعا در جهت حمایت ازمنافع عموم خواهد بود. در دهه ۱۸۹۰ آندریو کارنگی مسئولیت اجتماعی شرکت ها را مشخص نمود.دیدگاه کارنگی بر پایه دو اصل، اصل خیرخواهی و اصل قیمومیت یا سرپرستی، گزارده شده بود. اصل خیرخواهی به عنوان یکی از مسئولیتهای افراد، و نه یک سازمان، به حساب می آید اما به موجب اصل قیمومیت سازمان ها و افراد ثروتمند باید خود را قیم و سرپرست افراد فقیر بدانند.در مقابل این دیدگاه، در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ میلادی مجموعه مسایل محیطی منجر به طرح مجدد موضوع مسئولیت اجتماعی شد.میلتون فریدمن، اقتصاددان مشهور، از پیشگامانی است که مسئولیت سازمانهای تجاری را به حداکثر رساندن سود در محدوده قانون بدون هرگونه دسیسه یا نیرنگی عنوان می کندو معتقد است مسئله های اجتماعی را باید به افراد و نهادهای دولتی واگذار کرد، چراکه تعیین نیازهای نسبی و میزان آن ها، در حد مدیران شرکتها نبوده و در صورت انجام، بر درآمد شرکتها تاثیر گذار است(براتلو، ۱۳۸۶). مسئولیت اجتماعی سازمان ها در بر گیرنده اقتصاد، قانون، اخلاقیات، و انتظارات بشر دوستانه واحدهای تجاری است که به کلیه ذینفعان تعمیم می یابد، در اینجا ذینفعان به عنوان هر فرد یا گروهی که می توانند بر فعالیتها، تصمیمات، سیاستها، رویه ها یا اهداف سازمان اثر گذارند، تعریف شده است(دانکو[۱۱] و همکاران، ۲۰۰۸).برخی از محققان مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان فعالیتهایی تعریف می کنند که به منظور پیشرفت بعضی از اهداف اجتماعی که فراتر از اهداف مالی هستندف انجام می گردد(هارجوتو[۱۲]،۲۰۱۱).گروه دیگری از نویسندگان مسئولیت اجتماعی شرکت را بدین صورت تعریف می کنند: مسئولیت اجتماعی شرکت بدین مفهوم است که شرکت ها نسبت به گروه های سازنده در جامعه غیر سهامداران و فراتر از آن چیزی که از طریق قانون و قرارداد اتحادیه توصیف شده، وظیفه دارند(جانسون[۱۳] و همکاران، ۲۰۱۰).همچنین، هولم و واتز[۱۴](۲۰۰۰) مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان تعهد مستمر واحد تجاری، که به طور اخلاقی رفتار کند و در جهت پیشرفت اقتصادی همکاری نماید، تعریف می کنند، به طوری که کیفیت عمر نیروی کار و خانواده آنها و همچنین نهادهای محلی و جامعه را در سطح وسیع بهبود بخشد. نگاهی مختصربه تعاریف نشان دهنده این موضوع است که نویسندگان هنوز بر سر یک تعریف واحد توافق نظر ندارند ولی از جهات زیادی شباهت هایی بین تعاریف مختلف مشاهده می شوند. ولی در مجموع می توان گفت تمامی تعاریف بر این اصل استوارند که مسئولیت اجتماعی، نشان دهنده وظایف سازمان ها نسبت به کلیه ذینفعاشان می باشد.
۲-۲-۱-۱ ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکت
در بیشتر پژوهش ها در زمینه مباحث اخلاقی، به منظور تعیین سطح مسئولیت اجتماعی شرکت ها،ابعاد مختلفی شامل کارکنان ، مشتریان، محیط زیست، بهداشت و سلامت، آموزش و توسعه روستایی و نهادهای موجود در جامعه در نظر گرفته شده است(هوانگ[۱۵]،۲۰۱۰). برای مسئولیت اجتماعی چهاربعد مشتریان ، کارکنان، محیط زیست و نهادهای موجود در جامعه در نظر گرفته شده است که در نظر گرفته شده است که در پایین توضیح هر کدام امده است.مسئولیت اجتماعی شرکت در ارتباط با مشتریان شامل فعالیت هایی است که یک شرکت انجام می دهد تا رضایت مشتریان را تامین نماید، به طوری که از اصول مربوط به مدیریت کیفیت نیز، می توان به اصل مشتری مداری و اصل بهبود مستمر اشاره کرد.اصل مشتری مداری بیان که شرکت ها به مشتریان خود وابسته هستند و لذا بایستی نیازهای حال و آینده مشتریان را درک نمایند و در جهت فراتر رفتن از انتظارات مشتری تلاش کنند. هدف از بهبود مستمر در جهت فراتر رفتن از انتظارات مشتری تلاش کنند. هدف از بهبود مستمر در یک سیستم مدیریت کیفیت نیز افزایش احتمال دستیابی به رضایت بیشتر مشتریان و سایر طرف های ذینفع می باشد(استاندارد ایزو ۲۶۰۰۰، ۱۳۸۹).دومین بعد مسئولیت اجتماعی، منابع انسانی است که بخش مهمی از اجتماع را تشکیل می دهند و هیچ شرکتی نمی تواند بدون همکاری قلبی کارکنان خود موفق باشد.به طور کلی شرایط کاری بر کیفیت کار کارکنان و همچنین پیشرفت اقتصادی و اجتماعی آنها اثر می گذارد، چرا که هزینه های اجتماعی و مالی ناشی از بیماری ها، صدمات و مرگ ناشی از شرایط محیط کار، زیادمی باشدو همچنین آلودگی های غیر مترقبه و شدید و دیگر مخاطرات محیط کاری مضر برای کارکنان ممکن است بر جامعه یا محیط نیز پیامدهایی داشته باشد. قبول مسئولیت اجتماعی در قبال فعالیتهای ایمنی و بهداشت، می تواند هزینه ها را کاهش دهد، رفاه و روحیه کارکنان را بهبود بخشد و میزان تولیدات را افزایش دهد(استاندارد ایزو ۲۶۰۰۰، ۱۳۸۹).سومین بعد مسئولیت اجتماعی، مسئولیت پذیری محیطی است که به عنوان یک جنبه مهم مسئولیت اجتماعی شرط لازم برای بقاء و موفقیت بشر می باشد. مسائل محیطی با حقوق بشر، توسعه و مشارکت جامعه، و دیگر موضوع های محوری مسئولیت اجتماعی پیوستگی تنگاتنگی دارند. یک شرکت نمی تواند مسائل و مشکلات محیطی که در آن فعالیت می کند را نادیده بگیرد. شرکتها می توانند با اقدام برای حفاظت و ترمیم محیط زیست طبیعی مانند کاشت درخت و حفظ محیط مراتع و زمینهای کشاورزی و جنگل ها و اکوسیستم های آن، بسیار مسئولانه تر عمل کنند. شرکتها همچنین می توانند عملکرد زیست محیطی خود را با جلوگیری از آلودگی ها برای مثال جلوگیری از نشر آلودگی در هوا، ممانعت از تخلیه آلودگی در آب، عدم تولید پسماندهای جامد و مایع، جلوگیری از آلودگی زمین و خاک، عدم استفاده یا دفع مواد شیمایی خطرناک و سمی، و سایر آلودگی های ناشی از فعالیتها، محصولات و خدمات سازمان، بهبود بخشند(استاندارد ایزو۲۶۰۰۰، ۱۳۸۹).چهارمین بعد مسئولیت اجتماعی احساس مسئولیت در مورد نهادهای موجود در جامعه است. امروزه این موضوع پذیرفته شده که شرکت ها با جوامع و همچنین نهادهای که با آن در تعامل هستند، در ارتباط می باشند و تداوم و بقای آنها به سلامتی، پایداری و موفقیت این نهادها، وابسته می باشند. بنابراین یک شرکت برای رفاه و توسعه نهادهای پیرامون خودش مسئول است.از مسئولیت های واحد تجاری نسبت به اجتماع پرداخت بخشی از سود خود در جهت تسهیلات آموزشی و فرهنگی،بهداشت و سلامت و… می باشد، زیرا آموزش،پایه و اساسی برای هر نوع توسعه اقتصادی و اجتماعی است و فرهنگ،جزء مهمی از اجتماع و هویت اجتماعی است. ارتقای آموزشی و ارتقاء و حفاظت از فرهنگ،تاثیر مثبتی بر توسعه و همبستگی اجتماعی دارد( استاندارد ایزو۲۶۰۰۰، ۱۳۸۹).
۲-۲-۱-۲ مسئولیت اجتماعی و اهمیت انجام آن
در واقع مسئولیت اجتماعی شرکتها، رویکردی متعالی به کسب وکار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مد نظر قرار می دهد و هدف اصلی ان گردهم آوردن تمامی بخش ها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان،جهت همکاری با یکدیگر است تا از یکسو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و از سوی دیگر، سبب توفیق، رشد وپایداری کسب و کار می گردد لیکن به لحاظ منافع و ارزشی که مسئولیت پذیری اجتماعی برای کسب و کار ایجاد می کند، بهره گیری از آن را ضروری می سازد. هر سازمان وتمام سازمان های روی کره زمین برای خدمت به سیاره زمین و جامعه تعهد دارند. چشم پوشی از این تعهد غفلت از مسئولیت فرد است برای این که دنیایی بهتر بسازد برای افرادی که امروز در آن زندگی می کنند و افرادی که در آینده زندگی خواهند کرد(سیلورمن[۱۶]، ۲۰۰۰). اهمیت مسئولیت اجتماعی روبه رشد است و تاثیر آن روی عملکرد کاری- شهرت و اعتبار شرکت ها، اثبات شده است که ناشی از ملاحظات اخلاقی و توجه به فرآیندهای محیطی است(زعیری[۱۷]، ۲۰۰۰).برای اینکه استاندارد عملکرد سازمانی بالا باشد، اعضای آن باید معتقد باشند که آنچه انجام می دهند، در تحلیل نهایی به اجتماع و جامعهای که در آن فعالیت می کنند، کمک می رساند.(منوریان، ۱۳۷۵).زمانی که افراد با ایفای مسئولیتهای خود برای خدمت به دیگران تلاش می کنند، با تقویت اصول اخلاقی در خدمت ثبات اجتماعی هستند(گل محمدی، ۱۳۸۳).ایجاد احساس مسئولیت اجتماعی در مدیران دولتی، از دیگر شیوه های ایجاد سرمایه اجتماعی است سازمان های دولتی و جامعه با هم در تعاملی پویا قرار دارند و در اثر این رابطه و تعامل است که افراد و اعضای جامعه مایلند تا سازمان در مقابل ان احساس مسئولیتی کند وتنها به فکر سود و نفع سازمانی نباشد.هرگاه شهروندان احساس کنند که مدیریت سازمانها در قبال آنان احساس مسئولیت می کند و به پاسخگویی در مقابل جامعه می اندیشند، تلقی مثبتی از سازمان پیدا می کنند و در پرتو این جو اطمینان و اعتماد، سرمایه اجتماعی ایجاد می شود(الوانی و همکاران، ۱۳۸۰).مسئولیت اجتماعی شیوه تجاری مهمی است، شرکت های برنده این قرن آنهایی خواهند بود که هم خوب کار می کنند، و هم صحیح و با اقداماتشان ثابت می کنند که می توانند سودآور باشند و ارزش اجتماعی را افزایش دهند(فیورینا[۱۸]،۲۰۰۳).
۲-۲-۱-۳ رویکردهای گوناگون در مورد مسئولیت اجتماعی شرکت ها
- تقریبا در این امر که شرکت ها باید از نظر اجتماعی مسئول باشند، اتفاق نظر وجود دارد.البته امکان دارد عنوان شود که این ایده صرفا شکل پذیرفته شده ی بینشی جهانی است که افراد و گرو هها باید تاثیر اعمال خود بر سایرین را در نظر گیرند. به طور کلی سه رویکرد در ارتباط با مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت ها وجود دارد که به شرح زیر قابل بیان هستند (خوش طینت، ۱۳۷۳):
- نظریه اول از تئوری اقتصادی کلاسیک نشات می گیرد. طبق این نظریه، شرکت تنها یک هدف دارد که حداکثر کردن سود و متعلقب آن حداکثر کردن ثروت سهامداران است.
- نظریه دوم در دهه ۱۹۷۰ میلادی مطرح شد و بر اساس آن اهداف اجتماعی در کنار بیشینه کردن سود مورد توجه قرار می گیرند.
- طبق نظریه سوم، سود پایان فعالیت های موسسه نیست و پس از برآورده شدن این هدف، مدیران با مواردی از قبیل خواسته های کارکنان برای افزایش حقوق، اجرای طرح های توسعه، درخواست قیمت های پایین تر از طرف مشتریان، افزایش کیفیت محصولات و …. مواجه می شوند.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، مفهوم مسئولیت اجتماعی وارد ادبیات حسابداری شد.هرمانز[۱۹](۱۹۸۹) و دان[۲۰](۱۹۹۳)اعتقاد دارند که برای اولین بار لینوس بود که نقش حسابداری در حوزه اقتصاد، اجتماع، و علوم سیاسی مطالبی را تقریر کرد. وی از نقش فعالتر حسابدارن در تبیین موارد اجتماعی و حل و فصل آنها دفاع کرد و نیز خواستار گسترش نقش حسابرسی و دخالت بیشتر حسابدارن در مسائل اجتماعی شد. اگرچه شرکت های بزرگ به صورت اختیاری اطلاعاتی را درباره مسئولیت اجتماعی خود گزارش می کنند اما یک نظریه جامع در مورد فلسفه ی انجام این کار وجود ندارد و برخی معتقدند که سرمایه گذاران برای این اطلاعات ارزش قائلند(بلوم[۲۱] و همکاران، ۱۹۸۷)، اما پارکر[۲۲] (۱۹۸۶) معتقد است برای تایید یا رد مفید بودن چنین افشائیاتی، باید پژوهش های بیشتری انجام شود. در هر صورت، عموم مردم انتظار دارند که شرکت ها به عنوان یک شهروند خوب عمل کنند. در پزوهش های انجام شده برای یررسی عکس العمل سرمایه گذاران به انواع افشاهای اجتماعی، دو رویکرد مورد استفاده قرار گرفته است. رویکرد اول، عکس العمل سرمایه گذاران به افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی به شکل غیر مستقیم و از طریق بازار سرمایه را بررسی می کند. در رویکرد دوم، به این دلیل که در تعدادی از کشورها یا صنایع، بازار های سرمایه مبنی بر شاخص های اجتماعی وجود ندارد، عکس العمل تک تک سرمایه گذاران به شکل مستقیم و معمولا از طریق پرسشنامه آزمون شده است.
۲-۲-۱-۴ مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی
تمایل و اصرار واحد تجاری به تعهد نسبت به مسئولیت اجتماعی در تمامی ابعاد، اثر قابل توجهی را روی عملکرد مالی دارد،در واقع گرایش به سمت مسئولیت اجتماعی،واحد تجاری را ترغیب می کند تا برای بهبود محیط زیست، استفاده از انرژی و مواد کمتر،مدیریت ضایعات و غیره تلاش کند(ساندهو،کاپور[۲۳]، ۲۰۱۰).در نتیجه واحدهای تجاری می توانند بازده های بلند مدت خود را از طریق کاهش اثرات منفی خود را بر اجتماع، به صورت اختیاری، حداکثر نمایند.به طوری که امروزه این تفکر در میان واحدهای تجاری به صورت روزافزون در حال شکل گیری است که موفقیت بلند مدت آنها می تواند از طریق مدیریت کردن عملیات شرکت، هم زمان با ایجاد اطمینان از حمایت محیطی و پیشرفت مسئولیتهای اجتماعی شرکت منجر به بهبود موفقیت شرکتها در بلند مدت می شود و در نهایت منجر به رشد اقتصادی و افزایش توان رقابتی شرکت و بهبود عملکرد مالی آن می گردد(سانچز و همکاران، ۲۰۱۰).براساس پژوهش هایی که صورت گرفته است وجود سه نوع رابطه مثبت، منفی و خنثی(عدم وجود رابطه) بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی مطرح است. چندین دیدگاه مختلف در زمینه ارتباط مثبت بین مسئولیت اجتماعی شرکتو عملکرد مالی وجود دارد.دیدگاه اول این است که رابطهای بین هزینه های کمی شرکتها، مثل پرداخت های بهره به دارندگان اوراق قرضه، و هزینه های کیفی آنها، مثل کیفیت تولید یا هزینه های امنیتی، وجود دارد. تلاش شرکت ها برای تحمل هزینه های کیفی کمتر از طریق فعالیت های اجتماعی، به هزینه های کمی بالاتری منجر می شود. همچنین، فرضیه اثر اجتماع به عنوان پایه و اساس ارتباط مثبت بین عملکرد اجتماعی و عملکرد مالی شرکت ارائه شده است.در واقع این فرضیه پیشنهاد می کند که تامین مجموع نیازهای ذینفعان غیر مالک شرکت اثر مثبتی روی عملکرد مالی خواهد داشت.دیدگاه دوم این است که شرکت های موفق از لحاظ مالی منابع کمتری در ایجاد عملکرد مالی بالای خود به کار می گیرند در نتیجه میتوانند بخش اعظم منابع خود را به عملکرد اجتماعی اختصاص دهند.دیدگاه سوم نیز بیان می کند که شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی بیشتری می پذیرند کمتر در معرض ریسک رویدادهای منفی هستند زیرا احتمال کمتری وجود دارد که جریمه های سنگینی برای آلودگی زیاد (محیط زیست) پرداخت کنند، یا احتمال کمی وجود دارد که دعاوی پر هزینه بر علیه آنها وجود داشته باشد، یا به ندرت فعالیت های منفی اجتماعی که ممکن است برای اعتبار آنها مخرب باشد را، انجام دهند، که این موارد در نهایت بر عملکرد مالی شرکت ها تاثیر مثبت دارد.به طور کلی، اگر دو شرکت که از هر نظر یکسان هستند، و تنها تفاوت آنها در پذیرش مسئولیت اجتماعی در سطح وسیع توسط یکی از این دو شرکت و عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی توسط شرکت دیگری باشد، می توان انتظار داشت که شرکت اولی ریسک منفی کمتری داشته باشد و با رویدادهای زیان آور کمتری مواجه شود.ارتباط منفی بین مسئولیت اجتماعی شرکتو عملکرد مالی با تفکرات فریدمن و اقتصاددانان نئو کلاسیک سازگار است. انها بیان می کنند که مسئولیت اجتماعی باعث می شود که شرکت ها هزینه هایی را متحمل شوند که در نهایت منجر کاهش سودها و ثروت سهامداران می شود.فرضیه فرصت طلبی مدیریت نیز به عنوان یک پایه و اساسی برای ارتباط منفی بین مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد مالی مطرح شده است. این فرضیه بیان می کند زمانی که عملکرد مالی قوی است، مدیران، هزینه های مرتبط با مسئولیت اجتماعی را کاهش می دهند زیرا آنها از این طریق می توانند سودآوری کوتاه مدت را افزایش و در نتیجه پاداش فردی خود را که با سودآوری کوتاه مدت مرتبط می باشد را افزایش دهند.در جهت عکس، زمانی که عملکرد مالی ضعیف است، مدیران تلاش خودرا معطوف به افزایش هزینه های برنامه ریزیهای آشکار اجتماعی می کنند.ارتباط خنثی(عدم وجود ارتباط) بین این دو متغیر نیز از طریق برخی از پزوهش ها اثبات شده است. این پزوهشها بیان می کنند که چون موقعیت عمومی شرکت و اجتماع بشیار پیچیده است، در نتیجه ارتباط مستقیمی بین مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد مالی آن وجود ندارد (تی سوت سورا[۲۴]، ۲۰۰۴).
۲-۲-۱-۵ مسئولیت اجتماعی مدیران
در نظام سنتی مدیریت، مدیران موظف به تحقق اهداف سازمان خود به نحو احسن بودند و مسائل خارج از سازمان را مساله خود نمی دانستند. تمام شیوه های کارایی و بهره وری در این دوران با نگرشی درونی به سازمان می پرداختند و از مسائل بیرونی غفلت می ورزیدند. در نگرش جدید به سازمان و محیط خارجی آن به عنوان یک مجموعه نگریسته می شود و مدیر مسئولیت های اجتماعی و محیطی خود را به مسئولیتهای سازمانی می افزاید و در موضعی برتر و بالاتر به مدیریت می پردازد. در این نگرش مدیر برون نگر و جامع نگر است، تنها به نتایج زود رس مشغول نیست، بلکه آثار دراز مدت را نیز مد نظر دارد. اگر در پی کارایی و بهره وری است، بهره وری پایدار را هدف دارد و اگر در جستجوی توسعه است، توسعه پایدار را طلب می کند. البته بدیهی است که برون نگری و توجه به آثار و پیامدها ، نباید موجب شود که بروندادها و مسائل درونی سازمان نادیده گرفته شوند (الوانی ، ۱۳۸۰).
۲-۲-۱-۶ سازمان های غیر دولتی
به واسطه ضعف و ناتوانی فزاینده دولت ها در خصوص اعمال فشار بر روی عملیات و تصمیمات شرکت های بزرگ در جهت پإیرش مسئولیت اجتماعی توسط آنها و هم چنین به دلیل عدم تمایل باطنی دولت ها برای مداخله در این امور، طرفداران محیط زیست را بر این وا داشته است که با تشکیل سازمان های غیر دولتی شخصا در این خصوص اقدام کنند.به این ترتیب که این سازمان های غیر دولتی شخصا در این خصوص اقدام کنند.به این ترتیب که این سازمان های غیر دولتی، مقداری از سهام شرکتهای مورد نظر را خریداری کرده و در مجامع عمومی سالانه شرکت می کنند و از این طریق با مطرح کردن تاثیرات منفی اجتماعی و زیست محیطی ناشی از فعالیتهای سازمان، در جهت ایجاد تغییرات مثبت و سازنده اقدام مینمایند.به عنوان نمونه، یکی از موارد در خصوص شرکت چینی به نام چیانیر پترو به وجود آمد که در زمینه احداث خطوط لوله از میان سرزمین تبت فعالیت می کرد. عملکرد این شرکت موجب شد که طرفداران محیط زیست با شرکت در مجمع عمومی سالانه این موضوع را مطرح کنند که نحوه عملکرد شرکت چینی باعث می شود که جمعیت بسیار زیادی به این منطقه انتقال یابند و این مساله، فرهنگ بومی این سرزمین را تهدید می کند.اگرچه طرفداران محیط زیست نتوانستند سهامداران را در خصوص تغییر سیاست های شرکت جلب کنند، اما با این وجود، چنین نحوه عملی باعث شد که فشارهای بسیاری به شرکت اعمال شودو دید منفی نسبت به آن وجود آید. در واقع سازمان غیر دولتی از قبیل طرفداران محیط زیست و سازمان حقوق بشر، در سراسر جهان و با اسامی و اشکال مختلفی وجود دارند تلاش می کنند از طریق شرکت در مجامع عمومی شرکت های مختلف، در جهت تغییر سیاست های مخرب تاثیر گذار بر محیط زیست، به موفقیت هایی نائل شوند؛ هرچند که در اکثر موراد تلاش آنها با شکست مواجه می شود ولی با این وجود چنین اقدامی ازسوی آنها حداقل باعث می شود که ماهیت فعالیتهای سازمان برای همگان آشکار شود و عملکرد انها مورد قضاوت عموم قرار گیرد(ساندهو و کاپور،۲۰۱۰).
می گویند: مَثَل لغزش عالم، بمنزله داستان شکسته شدن کشتی است که هم خود و هم دیگران را به به هلاکت می اندازد؛همانگونه که اگر عالم، سالم باشد خود و دیگران را به بهشت میبرد و این تقلید دیگران از پیشوای گناهکار شبیه اصرار بر صغیره است که آن را معصیت کبیره میکند(جوادی آملی، ۱۳۸۹ج، ۱۸ : ۴۸۰-۴۷۹).
۲-۳-۵ -اصرار برگناه چیست ؟
جوادی آملی در تفسیر موضوعی تسنیم دررابطه با معنی اصرار روایاتی را از نبی مکرم اسلام وائمه معصومین (ع) بیان می کند،سپس به توضیح وتفسیرآنهامی پردازد که در اینجا به پاره ای از آنها اشاره می کنیم :
قال رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم:«من علامات الشقاء،جمود العین و قسوه القلب وشدّه الحرص فی طلب الدنیاوالإصرار علی الذنب[۱۴۸]؛یعنی،کسی اگر مرتکب معصیتی شودوبعدازمرتکب شدن ازآن توبه نکند،برآن گناه مصرّ است ووعده الهی شامل کسی می شود که از اصرار بر گناه پرهیز کند:«ولَم یُصِرّوا عَلی ما فَعَلوا[۱۴۹]»و کسی که از توفیق توبه و پذیرش آن محروم باشد، گرفتار شقاو سختی است»(جوادی آملی، ۱۳۸۹ج، ۱۸ :۱۱۶-۱۱۵).
شهید اوّل[۱۵۰]در قواعد،«اصرار»را بر دو قسم فعلی و حکمی تقسیم کرده وفرموده است:«اصرارِ فعلی، انجام دایمی یک گناه صغیر بدون توبه است و اصرارِ حکمی عزم برآن گناه صغیر بعدازفراغ از آن است،امّااگرکسی گناه صغیری انجام دهد و توبه از آن به ذهنش خطور نکند و عزم بر انجام آن نیز نداشته باشد،بر چنین کسی مصرّ اطلاق نمیشود»( جوادی آملی، ۱۳۸۹ج، ۱۵ :۵۸۱-۵۸۰).
*عن أبی جعفر(ع) فی قول الله عزّوجلّ: «ولَم یُصِرّوا عَلی ما فَعَلوا وهُم یَعلَمون) قال: الإصرار هوأن یذنب الذنب فلایستغفرالله ولایحدث نفسه بتوبه فذلک الإصرار[۱۵۱]».
*عن أبی عبدالله(ع) قال: «إیّاکم و الإصرار علی شیء ممّا حرّم الله فی ظهر القرآن و بطنه و قد قال:(ولَم یُصِرّوا عَلی ما فَعَلوا وهُم یَعلَمون)…؛یعنی،المؤمنین قبلکم إذا نسوا شیئاً ممّا اشترط الله فی کتابه عرفوا أنّهم قد عصوا فی ترکهم ذلک الشیء،فاستغفروا و لم یعودوا إلی ترکه،فذلک معنی قول الله:(ولَم یُصِرّوا عَلی ما فَعَلوا وهُم یَعلَمون[۱۵۲]».(جوادی آملی، ۱۳۸۸ج،۱۵ :۵۸۰-۵۷۹).
از نظرجوادی آملی حدیث اوّل دلالت داردبر اینکه اصرار بر ذنب،باگناه بدون استغفار وتوبه، خواه نوع گناه واحد باشد یا متعدد، عزم بر گناه دیگر داشته باشد یا نه، محقق میشود؛ چون توبه در هرلحظه و آنی واجب است و ترک آن، گناهی روی گناه اوّل است و همین امر، سبب تحقق اصرار بر ذنب میشود(جوادی آملی، ۱۳۸۸ج،۱۵ :۵۸۰)وسرّعدم قبول اطاعت کسی که برانجام معصیت اصرارمی ورزد، این است که سبب وعلت قبول طاعت،دلالت آن بر تعظیم پروردگارداردو اصرار برگناه هرچند صغیره باشد، مستلزم تحقیر است؛هرچند انسان عاصی وگناهـکار چنین قصدی نداشته باشدوتحقیر معبود ،باتعظیم او منافات دارد(جوادی آملی، ۱۳۸۸ج،۱۵ : ۵۸۱).
*روی عن النبیصلی الله علیه وآله وسلم أنّه قال:«لاصغیره مع الإصرارولاکبیره مع الاستغفار». ازنظرجوادی آملی ظاهر معنای «لا کبیره مع الاستغفار» این است که کبیره با استغفار به صغیره تبدیل یابااستغفارکلاًازبین میرود،چون متضمّن توبه همراه باطلب مغفرت ازخـداوندغفّاراست وظاهرمعنای «لاصغیره مع الإصرار»این است که گناه صغیره بااصراربرآن به کبیره تبدیل میشودوغالباً مستلزم جرئت برکبیره میگردد، چونکه متضمّن استهانت و احتقار می باشد(جوادی آملی، ۱۳۸۸ج،۱۵ : ۵۸۲-۵۸۱).
*«امام کاظم(ع)فرمودند:«لاتستقلُّوا قلیل الذنوب فإنّ قلیل الذنوب یجتمع حتّی یکون کثیراً[۱۵۳]» شایان ذکر است که اصراربرصغیره تنها به دلیل روایی از مصادیق گناهـان کبیره است؛ امّادرقرآن کریم نوع مواردی که واژه«اصرار»به کار رفته است،ناظر به معصیت کبیره یا مطلق گنـاه است وازقرآن برنمیآید که اصرار برمعصیت صغیره، گناه کبیره باشدکه به چند نمونه اشاره میشود:
یک.«…اُعِدَّت لِلمُتَّقین اَلَّذینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاءِوَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ الناس … والَّذینَ اِذافَعَلوا فاحِشَهً اَوظَلَموا اَنفُسَهُم ذَکَروااللهَ فَاستَغفَروالِذُنوبِهِم ومَن یَغفِرُالذُّنوبَ اِلاَّاللهُ ولَم یُصِرّوا عَلی مافَعَلوا وهُم یَعلَمون[۱۵۴]».این آیات در بیان اوصاف متقیان به گروهی اشاره داردکه پس ازگناه یاستم برخودفوراًبه یادخدامیافتندوبرای گناهانشان استغفارمیکنندوبرگناه گذشته اصرار ندارند ؛لیکن اولاً،معمولاًگناه بزرگ را«فاحشه»میگویند نه گناه کوچک را،پس تعبیرِ«اصرار» برای گناه صغیره به کار نرفته است وبرفرض شمولِ صغیره، به نحو اطلاق است؛یعنی، «فاحشه»اعم از گناه کبـیره و صغـیره است.ثانیاً،این آیه درباره کسانی است که ازمعـصیت خـودتـوبه میکننـدوبه آن باز نمیگردند؛یعنی، توبه را نمیشکنند،نه اینکه بدون توبه اصرار ندارندو خدا هم آنها راوارد بهشت میکند.درحالی که ظاهر«اِن تَجتَنِبوا کَبائِرَماتُنهَونَ عَنهُ نُکَفِّرعَنکُم سَیِّئاتِکُم ونُدخِلکُم مُدخَلاً کَریما[۱۵۵]» این است که گناهان صغیره بدون توبه بخشیده میشود و شخصِ مبتلا به گناه کوچک به بهشت میرود.از اینرو موضوع آیه «… ولَم یُصِرّوا عَلی ما فَعَلوا وهُم یَعلَمون[۱۵۶]» گناه صغیره نیست و در نتیجه این آیه دلالت ندارد که اصرار بر صغیره خودش گناه کبیره است (جوادی آملی ،۱۳۸۹ج، ۱۸ : ۴۷۵-۴۷۴).
دو.«وَیلٌ لِکُلِّ اَفّاکٍ اَثیم یَسمَعُ آیاتِ اللهِ تُتلی عَلَیهِ ثُمَّ یُصِرُّمُستَکبِراًکَاَن لَم یَسمَعها…[۱۵۷] ».این آیه
درباره گناهان کبیره کسانی است که یا اصل یا خطوط کلّی ایمان را نمیپذیرند و بر انکار خود اصرار دارند.پس درآن اصرار بر گناه کبیره مطرح است نه بر صغیره. (جوادی آملی ،۱۳۸۹ج، ۱۸ : ۴۷۵).
سه.«وکانوایُصِرّونَ عَلَی الحِنثِ العَظیم[۱۵۸]این آیه نیزدرباره اصراربرکبیره است نه صغیره. (جوادی آملی ،۱۳۸۹ج، ۱۸ : ۴۷۶-۴۷۵).
چهار.«واِنّی کُلَّمادَعَوتُهُم لِتَغفِرَلَهُم جَعَلوا اَصابِعَهُم فی آذانِهِم واستَغشَوا ثیابَهُم واَصَرّوا واستَکبَرُوا استِکبارا[۱۵۹]». این آیه هم درباره اصراربرکفراست،نه گناه صغیره.نتیجه آنکه دلیل کبیره بودن اصرار برصغیره،روایات است نه قرآن کریم(جوادی آملی ،۱۳۸۹ج، ۱۸ : ۴۷۶).
۲-۳-۶ -دروغ مصلحتی
جوادی آملی دروغ را از جمله گناهان کبیرهای می داند که مفاسد فراوانی را به دنبال دارد، ولیکن به نظرایشان در مواردی که راست گفتن موجب مفسده میگردد، باید از آن پرهیز کرد. حتی اگر دروغ گفتن، فایده مهم شرعی داشته باشد یا باعث دفع مفسده بزرگتری شود، ارتکاب آن جایز و گاهی واجب میگردد(جوادی آملی،۱۳۸۸ط،۳: ۳۱۹).
۲-۳-۷- موارد جواز دروغ
جوادی آملی در مواردی دروغ گفتن را جایزوگاهی واجب می داندکه دراینجا به پاره ای از
از آنها اشاره می شود:
۲-۳-۷-۱-درصدد آشتی برقرار کردن میان دو فرد یا دوگروه باشد و بخواهد دروغی رااززبان هر یک به دیگری بگوید تا موجب رفع کدورت آنها از همدیگر گردد.
۲-۳-۷-۲-ازروی غفلت وبیتوجهی سخنی گفته یا کاری کرده که عداوت دیگری رابرانگیخته یا مایه کدورت وناراحتی او شده است ورفع این مفسده(عداوت و کدورت)به انکار آن متوقّف باشد.
۱-۳-۷-۳- خدعه و نیرنگی که رزمنده برای غلبه بر دشمنان دین، ناچار از آن باشد.
۲-۳-۷-۴-حفظ جان، مال یا آبروی خودش یا مسلمان دیگری بر دروغ گفتن متوقّف باشد و راستگویی موجب از بین رفتن مال یا آبرو یا جان خودش یا مسلمان دیگری شود.
ازنظر ایشان و به تعبیر فقها،اولاَ،ضرر جانی، مالی یا آبرویی باید قابل توجه باشد تا موجب جواز دروغ گردد.بنابراین، اگر راستگویی موجب زیان اندکی به بدن انسان یا سبب از بین رفتن مال مختصر و غیر قابل توجهی شود، دروغ گفتن جایز نیست. (جوادی آملی،۱۳۸۸ط،۳: ۳۲۰-۳۱۹).
ثانیاَ،ضررمالی، غیراز عدم نفع است؛ بنابراین، نمیتوان گفت که اگر کسی درفلان معامله راست بگوید،منفعت نخواهد کرد.یا اگر دروغ بگوید، منفعت بیشتری خواهدنمود، پس دروغ گفتن جایز است؛زیرا این گونه دروغها «دروغ منفعت آمیز» می باشند، در حالی که تنها «دروغ مصلحتآمیز» استثنا شده است.
۲-۳-۷-۵-رفع حرمت از هرکار حرامی، تنها به مقدار ضرورت جایزمی باشد:«الضرورات تَتَقدّر بقدرها»؛ بنابراین، نمی توان در مستثنیات دروغ یا دروغهای مصلحتمیز،از حدّ ضرورت تجـاوز کرد.
رابعاَ.طبق توصیه علمای اخلاق، در مواردی هم که دروغ، مصلحتمیز و مجاز می باشد بایددر حدّ امکان ازدروغ صریح پرهیز کردوبه«تَوْرِیَه» متوسّل شدتا نفس امّاره وسرکش آدمی به دروغگویی عادت نکند و به آن حریص نشود(جوادی آملی،۱۳۸۸ط،۳: ۳۲۰-۳۱۹).
۲-۳-۸ - مکروهات وآثارآن
جوادی آملی گناه را دارای چند قسم می داند :
الف.گناهی که از ارتکاب منهیّات یا ترک واجبات ناشی میشود؛
ب.کارهایی که گناه اصطلاحی نیست،ولی انجام آن درنظرانسانهای معصوم گناه شمرده می شودچون که باعزّت وجلال خدای سبحان منافات دارد،هرچند که ناچاراز انجام آن کارهاباشندیاخودخداوندبه آنهافرمان داده باشد؛مانندخوردن وآشامیدن درمحضرِپروردگار،فرمان دادن به فرزندیاشخص زیردست خوددرحضوراو؛حتی معجزات وخوارق عاداتی که به فرمان الهی وبرای اثبات ارتباط با اوازخودنشان می دهند،درنظـرخودشان آن راگـناه به حساب می آورند؛زیرااین کارهارانوعی خودنمایی(انانیّت)و دخالت درشئون ربوبیّت می دانند[۱۶۰] که ارتکاب مکروهات وترک مستحبّات،ازجمله این نوع گناهان است که گناه اصطلاحی نیست ولیکن آنهارانیزبایددراین قسم داخل کرد(جوادی آملی، ۱۳۸ط: ۲۶۳). چون«مراحل اوّلیّه رفتن به سوی گناه ازانجام دادن مکروه میآغازدوآنگاه ارتکاب گناه صغیره وسپس تندادن به گناه کبیره و پس ازآن ـ معاذ الله ـ اکبرِکبایر،خودخواهی وغرور،انسان رابه خیلی ازخطرها نزدیک میکند»(جوادی آملی،۱۳۸۴ب:۳۲۴).
از نطرجوادی آملی ارتکاب مکروهات، به انجام دادن گناهان کوچک و سرانجام به گناهان بزرگ میانجامد؛آنگاه قلب سخت میشود،به گونهای که انذارالهی برآن اثرنمیکند:(سَواءٌ عَلَیهِم أَ اَنذَرتَهُم اَم لَم تُنذِرهُم لایُؤمِنون)وذکرخدا نفوذی درآن نمی نماید؛برخلاف،درقلب ودل نرم یادخدا به سرعت راه مییابد:« اَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدرَهُ لِلإسلمِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِن رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلقاسیَهِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللهِ اولئِکَ فی ضَلالٍ مُبین اَللهُ نَزَّلَ اَحسَنَ الحَدیثِ کِتاباً مُتَشبِهاً مَثانِی تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلودُ الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم ثُمَّ تَلینُ جُلودُهُم وقُلوبُهُم إلی ذِکرِ اللهِ ذلِکَ هُدَی اللهِ یَهدی بِهِ مَن یَشَاءُ ومَن یُضلِلِ اللهُ فَما لَهُ مِن هاد[۱۶۱]» (جوادی آملی،۱۳۸۸الف، ۲: ۱۶۷).
بایدتوجه داشت که بسته شدن و واژگونی دل، تنهاویژه کافران ومنافقان نیست، بلکه به هر میزانی که دل آدمی به زنگار گناه آلوده گردد،واژگون و مختوم گشته، به همان اندازه ازفهم آیات الهی محروم میگرددواین واژگونی دل ازآلودگی به مکروهات آغازو به گناهان صغیره و سپس به کبیره و درنهایت به کفر به خدا که از اکبر کبایرمی باشد ،منجر می گرددومعیار سنجش بیماری قلب نیزمقدار بیتوجّهی انسان به فهم آیات الهی یا انزجارازآنهاست.(جوادی آملی،۱۳۸۹ح، ۲: ۲۳۴).ازسوی دیگر،تزیین گناه برای دلِ قسی آسـان میشود:«فَلَـولاإذجاءَهُم بَأسُنا تَضَرَّعوا ولکِن قَسَت قُلوبُهُم وزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیطانُ ما کانوایَعمَلون[۱۶۲]».مقصود اینکه شیطان کردار زشت آنها را زیبا جلوه میدهد، از اینرو گناه را شیرین و دلربا میپندارند.(جوادی آملی،۱۳۸۸الف، ۲۲ : ۱۶۷).
بنابراین انسان بایدتمرین کند تابه سراغ مکروهات نرودوازمشتبهات بپرهیزد؛زیرا اینها قُرُقگاه
گناهان صغیره وکبیره می باشندوازگناهان صغیره بپرهیزد که ارتکاب آنها سبب ورود به گناه کبییره
و در نهایت سبب ورود به اکبر معاصی؛یعنی، شرک و کفرمی گردد (جوادی آملی،۱۳۸۹ط: ۶۶۷).
گناه ودرمقیاسی کوچکترمکروه،سمی است که به هرترتیبی ممکن بایدازواردشدن آن به حقیقت و روح انسان جلوگیری کرد؛زیرا ممکن است انسان ابتدابه مـکروهات مبتـلا شـودوکمکم به گناهان صغیره ودرپایان به گناهان کبیره آلوده گردد.پس بایدامیدی برای بازگشت به سوی خدا باشد تابه صِرف ارتکاب بعضی گناهان،زمینه یأس فراهم نشود؛زیرا اگرانسان گناهکار،امید خودراازدست بدهدو دیگر هیچ راهی برای درمان خود نیابد،براثراصرار بر گناه، زمینه شرک در او فراهم میشود، چنانکه قرآن کریم به این نکته لطیف اشاره فرموده است:«ثم کان عاقبه الَّذین اساؤا السُّوای ان کذّبوا[۱۶۳]».لذا ملائکه وپیامبران،با شفاعت وطلب مغفرت ازخداوند،این امیدرادردل گناهکاران حفظ میکنند(جوادی آملی،۱۳۸۸ ه :۶۰-۵۹).
بایدتوجه داشت که شیطان،ابتدا ازراه مکروهات وآنگاه ازراه معـاصی صـغیره وسپس ازراه معـاصی کبیره دردل انسان نفوذ میکندودرحریم دل آشیانه می سازدو به تدریج تخمگذاری مینمایدو بعد ازتبدیل تخم ها به جوجه،آنهارا میپروراند؛دراین صورت است که فضای دل،جای طیورشیطنت و چنین انسانی،مجری دستورهای شیطان میشود؛به طوری که شیطان باچشم اینها نگاه میکندو با زبان اینها سخن میگویدوانسان مجبورمیشود که زبانش رادراختیارابلیس قراردهد(جوادی آملی ، ۱۳۸۹ی:۱۰۵)؛به عبـارت دیگرشیـطان سلسله مراتب رارعـایت میکند؛ابتداانسان رابه مکروهات وسپس به گنـاهان کوچک مبتلا وپس از آن به گناهان بزرگ معتاد می کنددر نتیجه او دین را تکذیب میکند.اصولاً ابتدا، ابتلا به کذب و گناهِ عادی است وسپس تکذیب وبزرگترین گناه(کفر)(جوادی آملی،۱۳۸۹ز: ۳۶۰).بنابراین هدف اصلی شیطان از بین بردن ایمان و اعتقاد است و اگر این هدف در آغاز کار برایش چون مقدور نشده آهسته آهسته از اعمال کوچک شروع میکند تا به هدفش برسد؛ ابتدا مستحبّات را از انسان میگیرد و مکروهات رابه انسان تزریق میکندورفته رفته،انسان رابه معاصی صغیره وترک واجبات مبتلا میسازد، آنگاه اورا به ارتکاب معاصی بزرگ و معاذ الله به بزرگترین گناه، که همان کفر و شرک است، آلوده میکند(جوادی آملی،۱۳۸۸ک: ۲۲۱).
۱-۳-۹ - احباط وتکفیر
۱-۳-۹-۱ -«احباط» به چه معناست ؟
جوادی آملی «حبط» را در لغت به معنای بیهوده، ناچیز و باطل شدن می داند ومعتقد است: حبط دراصطلاح مفسّران غیرازحبط دراصطلاح اهل کلام است،چون حبـط راجـع به صحت و بطلان خودعمل است؛مثلاَ،آیاعمل خاصی مانندبتپرستی سالم است یاحابط؛یعنی،بتپرستی فی نفسه صحیح است یا یاوه.اما احباط راراجع به ابطـال عمل نسبت به عمل دیگرمی داند؛یعنی،آیا کارخـاص
سبب حبط اعمال قبلی میشود،یا نه(جوادی آملی،۱۳۸۷د، ۵: ۲۱).
ازنظرایشان«احباط»و«تکفیر»از مسائل مهم قرآنی است که به کتابهای کلامی نیز راه یافته است.برخی عالمان دینی گفتهاند:اصطلاح «حبط»و«احباط»درتفسیر با آنچه درکلام آمده تفاوت دارد . حبط تفسیری و قرآنی، بطلان و نابودی همه کارهای نیک بر اثر خصوص کفر و ارتداد و نفاق است که در آیات قرآن بدان تصریح شده است.ولی حبط کلامی نابودی حسنات گذشته براثر سیئات آینده وبطلان سیئات گذشته درپرتو حسنات آینده است؛ خواه به صورت احباط کلّی باشد یا جزئی؛ مثلاً، اگر کسی نماز خواندو پس از آن دروغی گفت، ثواب نماز او با این دروغ نابود میشود[۱۶۴].
جوادی آملی معتقد است:گرچه اینگونه فرقگذاری تا اندازهای صحیح است،ولی اینگونه نیست که هیچ پیوندوارتباطی میان حبط کلامی با حبط تفسیری نباشدوبایکدیگرتباین کلی داشته باشند؛بلکه باهم پیونددارند،هرچنداثبات برخی ازمسائل حبط واحباط که درکتابهای کلامی آمده است به کمک آیات قرآن دشواراست.هرچندریشه مباحث حبط ازقرآن کریم به علم کلام راه یافته است (جوادی آملی،۱۳۸۹و، ۱۰ :۶۰۲-۶۰۱)ازنظرایشان مسأله احباط وتکفیررامی توان تا اندازه ای ازنتایج مسأله حبط دانست.برای تبیین مطلب،این پرسش را قابل طرح می داند:«آیا اعمال انسان در یکدیگراثرمتقابل داردوهمدیگر را باطل میکند(تحابط وتباطل)یاکردارشایسته حکم واثرخودو گناهان نیز حکم واثرخودرادارد؟البته این معناازنظرقرآن مسلّم است که چه بساکـارهای شایسته انسان اثر سیّئات وکارهای بد اورا ازبـین میبرد: «إنّ الحسنات یذهبن السّیّئات[۱۶۵]»(جوادی آملی،۱۳۸۷د، ۵ :۲۷).
Rit: بازده کوتاه مدت (تعدیل نشده ) سهم i در زمان t
Rmt: بازده پرتفوی بازار (شاخص کل بازار ) در زمان t بعد از عرضه اولیه سهم i
در این تحقیق با توجه اعمال سیاست ” دامنه نوسان روزانه قیمت “ و همچنین اعمال برخی کنترلهای دیگر بر قیمت ها از سوی مقامات بورس و در نتیجه فاصله گرفتن قیمت این سهام از ارزش ذاتی آن، به منظور اندازه گیری بازده غیرعادی کوتاه مدت، از روابط بالا در پایان هفته چهارم معاملاتی استفاده خواهد شد.
ج- متغیرهای کنترل:
“در یک تحقیق، اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر نمی توان به طور همزمان مورد مطالعه قرار داد. بنابراین محقق اثر برخی از متغیر ها را کنترل نموده، آن ها را خنثی می کند. این نوع متغیر ها متغیر کنترل نامیده میشوند"(سرمد و دیگران،۱۳۸۹).
در تحقیق جاری، متغیر های کنترل شامل موارد زیر هستند که بر اساس تحقیقات صورت گرفته از جمله جان لین و تیان (۲۰۱۲) و باقرزاده و همکاران (۱۳۸۸) انتخاب شده اند :
-
- اندازه شرکت ( SIZE):
فاما و فرنچ [۱۱۹](۱۹۹۳) نشان دادند که یکی از فاکتور های فزاینده ریسک شرکت ها، اندازه آنها است. در این تحقیق برای کمی کردن این متغیر، از لگاریتم طبیعی کل دارایی های در ابتدای سال عرضه عمومی اولیه استفاده می شود.
-
- اهرم مالی ( LEV):
در این تحقیق برای محاسبه اهرم مالی از نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها استفاده می شود.
-
- نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROA):
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام با نسبت سود خالص پس از مالیات به کل دارایی ها، برای سال قبل از عرضه اولیه عمومی محاسبه خواهد شد.
-
- سن شرکت ( Age) :
سن شرکت برحسب لگاریتم طبیعی فاصله زمانی بین تاریخ تاسیس شرکت و تاریخ پذیرش توسط هیات پذیرش سازمان بورس اوراق بهادار محاسبه می شود.
-
- نوسان بازده شاخص بازار ( MCON):
برای نشان دادن شرایط عمومی بازار قبل از عرضه عمومی اولیه، از متوسط انحراف معیار بازده روزانه پرتفوی بازار( شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار )در مقطع زمانی ۳ ماه قبل از عرضه اولیه سهم استفاده خواهد شد.
-
- ساختار مالکیت سهامداران ( OW.RAT):
این متغیر، لگاریتم طبیعی تعداد سهامداران با مالکیت بیش از ۱۵ درصد سهام شرکت را در تاریخ عرضه اولیه سهم نشان می دهد.
-
- درصد سهام عرضه شده ( TS):
درصد سهام عرضه شده، براساس درصد سهام عرضه شده در مقطع عرضه اولیه محاسبه می شود.
-
- حجم عرضه های اولیه (OFF SIZE):
حجم عرضه های اولیه با لگاریتم طبیعی، حاصلضرب تعداد سهام عرضه شده در میانگین قیمت عرضه سهم برابرخواهد بود.
نحوه محاسبه عدم تقارن اطلاعاتی
برای آزمون فرضیه فرعی و سنجش تاثیر سطوح عدم تقارن اطلاعاتی شرکت ها بر رابطه بین محافطه کاری و بازده غیر عادی سهام عرضه های عمومی اولیه، با توجه به نبودن قیمت های خرید و فروش قبل از عرضه اولیه سهم، نمونه کل براساس چهار شاخص فرصتهای رشد(تغییر در درآمد فروش)، عمر شرکت (فاصله زمانی بین تاریخ تاسیس و تاریخ پذیرش در بورس)، انداره شرکت(حجم کل دارایی ها قبل از عرضه) و نظام حاکمیت شرکتی (میانگین غیر وزنی ساختار مالکیت، تعداد اعضای مستقل هیئت مدیره، جدایی مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره، ریسک دعوی حقوقی و اهرم مالی)، به دو نمونه فرعی با عنوان شرکت هایی با سطح بالای عدم تقارن اطلاعاتی و شرکت هایی با سطح پایین عدم تقارن اطلاعاتی تقسیم خواهد شد. به عبارت دیگر با محاسبه متوسط متغیرهای اندازه شرکت، سن شرکت، درصد اعضای غیرموظف هیئت مدیره، اهرم مالی و رشد درآمد فروش برای کل نمونه و دادن ضرایب صفر و یک برای هر شرکت با توجه به وضعیت آن نسبت به متوسط رقم محاسبه شده برای هر متغیر، کل نمونه براساس مجموع ضرایب شرکت ها از نظر سطوح عدم تقارن اطلاعاتی به دو نمونه فرعی تفکیک شده و در مدل رگرسیونی تحقیق بصورت دو گروه مستقل وارد و نتایج مقایسه خواهد شد.
۱۱-۳- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها
از نظر آماری در این پژوهش عمدتا از تکنیک های تحلیل همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده می شود. “تحلیل همبستگی ابزاری آماری برای تعیین نوع و درجه رابطه یک متغیر کمی با متغیر کمی دیگر است"(مومنی،۱۳۸۹: ۱۱۰).
در رابطه با آزمون فرضیه های مربوط به این پژوهش می بایست از تحلیل همبستگی جزیی (تفکیکی)استفاده نمود. همبستگی جزیی، همبستگی میان دو متغیر با حذف اثرات سایر متغیر هاست. در صورتی که تحلیل های همبستگی، وجود رابطه بین محافظه کاری و بازده غیر عادی اولیه را تایید نمود، در ادامه به منظور تعیین نوع رابطه از آزمون رگرسیون چندگانه (چند متغیره) استفاده خواهد شد.
استفاده از رگرسیون چندگانه نیازمند برقراری پیش فرض هایی است. ” در عمل کنترل و تحقق تمامی این پیش فرض ها نه مرسوم و نه عملی است و حتی برخی صاحب نظران کنترل و تحقق تمامی این پیش فرض ها را ضروری نمیدانند” (سرمد و دیگران،۱۳۸۷). به اعتقاد برخی صاحب نظران محدودیت های عملی باعث می شود به منظور پی بردن به معنیدار بودن آماره های محاسبه شده در معادله رگرسیون تنها بکارگیری سه آزمون آماری اساسی زیر ضروری باشد، این سه آزمون عبارتند از:
-
- آزمون استقلال خطاها
یکی از مفروضاتی که در رگرسیون مد نظر قرار میگیرد، استقلال خطاها از یکدیگر است. این فرض از طریق آزمون دوربین - واتسون مورد بررسی قرار می گیرد. مقدار آماره این آزمون در دامنه ۰ و ۴ قرار میگرید. چنانچه این آماره در بازه ۱.۵ تا ۲.۵ قرار گیرد H0 آزمون (عدم همبستگی بین خطاها) پذیرفته می شود و در غیر این صورت H0 رد می شود. لازم به ذکر است که در صورت رد فرض H0، نمی توان از آزمون رگرسیون استفاده کرد.
-
- بررسی نرمال بودن خطاها
یکی دیگر از مفروضات در نظر گرفته شده در رگرسیون، آن است که خطاها دارای توزیع نرمال با میانگین صفر میباشند. بدیهی است که در صورت عدم بر قراری این پیش گزینه، نمی توان از رگرسیون استفاده کرد.
-
- آزمون هم خطی
هم خطی آزمونی است که نشان می دهد یک متغیر مستقل، تابعی خطی از سایر متغیر های مستقل است. اگر هم خطی در یک معادله رگرسیون بالا باشد، بدین معنی است که بین متغیر های مستقل، همبستگی بالایی وجود دارد و ممکن است با وجود بالا بودن R2، مدل دارای اعتبار بالایی نباشد. به عبارت دیگر، با وجود آنکه مدل خوب به نظر می رسد، ولی دارای متغیرهای مستقل معنی داری نمی باشد.
خلاصه فصل
در فصل حاضر، روش شناسی پژوهش مورد نظر ارائه گردید؛ به طوریکه در ابتدا تعاریفی از تحقیق و روش تحقیق ارائه گردید و با تعیین نمودن نوع این پژوهش، مسئله پژوهش، فرضیه ها و مدلی که به وسیله آن فرضیه های مطرح شده مورد آزمون قرار میگیرد تشریح شد. در ادامه مطالبی پیرامون مکان و دوره زمانی پژوهش، جامعه آماری و روش نمونه گیری ارائه گردید. متغیرهای مورد استفاده در مدل و شیوه محاسبه آن ها نیز به تفصیل ارائه گردیدند. برای کمی کردن متغیر محافظه کاری (متغیر مستقل)، مدل هایی که ارائه شده اند ، مورد استفاده قرار می گیرد و برای بررسی و آزمون فرضیه ها تحقیق از روش تجزیه و تحلیل رگرسیونی استفاده خواهد شد.در پایان با ارائه روش شناسی تحقیق و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها، اقداماتی که در فصل آتی می بایست صورت گیرد مشخص شدند. بنابراین در فصل آتی با استفاده روشهای اندازه گیری و مدل معرفی شده در این فصل و در قالب چارچوب نظری که در فصل دو و تا حدی در فصل حاضر تبیین گردید، فرضیه های تحقیق براساس داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل و بررسی آماری قرار خواهند گرفت.