“
با وجود اینکه تئوری ارکان کارراهه شغلی شاین، حمایت های تجربی را در پی داشته است اما برخی انتقادات نیز بر این تئوری وارد میباشد. برخی از محققان این نکته را که افراد صرفاً دارای یک رکن کارراهه شغلی پایدار میباشند مورد نقد قرار دادهاند و بیان داشته اند که ممکن است افراد دارای ارکان چندگانه باشند همان طور که میتوانند اهداف چندگانه ای در زندگی داشته باشند (فلدمن و بولینو، ۱۹۹۶) . انتقاد دیگری که توسط محققان وارد شده است بر این موضوع تأکید دارد که با اینکه اثر شاین نقطه شروع مناسبی برای توسعه درک ماهیت ارکان درونی افراد فراهم میکند، اما نمی تواند تجربیات منحصر بفرد افراد در زمینههای فرهنگی مختلف را پوشش دهد (بودهاور و باروچ[۹] ، ۲۰۰۳؛ پرینگل و مالون[۱۰]، ۲۰۰۳).
شناسایی لنگرهای مسیر شغلی برای خود افراد مفید و مهم است؛ زیرا می توان با گزینش آن ها کارراهه ی شغلی مناسب تری برای خود تعیین کنند. همچنین اگر مدیران بتوانند لنگر های مسیر شغلی نیروی انسانی خود را شناسایی کنند، بهتر میتوانند در رشد و پیشرفت شغلشان به آن ها کمک کنند ( قلاوندی و سلطانزاده، ۱۳۹۱، ۸۱).
۲-۲-۹- مهارت های مبتنی بر دانش مدیران و مدیریت مؤثر مسیر شغلی
بر اساس مطالعات انجام گرفته به وسیله هال (۱۹۹۶) و گرینهاوس(۱۹۹۴)به نظر میرسد که رابطه منطقی بین مهارت های مبتنی بر دانش خودآگاهی، دانش روابط بین فردی و شناخت محیطی قابل پذیرش میباشد (عباسی و فانی، ۱۳۸۴، ۱۰۸).
شکل۲-۲- مدل مفهومی ارتباط مهارت های شناختی و مدیریت مسیر شغلی
۲-۳- سلامت پرستاران
۲-۳-۱- سلامت
سلامت از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد. اگر چه در ابتدا فقط به سلامت جسم به عنوان سلامتی توجه می شد؛ با پیشرفت علم و رسیدن به سطحی قابل قبول از سلامت جسمی و با مبارزه علیه بسیاری از بیماری ها، بشر به جنبههای دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه کردهاست (عبدی ماسوله و همکاران، ۱۳۸۶، ۶۵).
۲-۳-۲- مفهوم و تعریف سلامت عمومی
از آنجا که فرایند تولید نیروی انسانی ناسالم و پریشان حال، بخشی از آفات سازمانی است به همین دلیل، هیچ پدیده ای به اندازه سلامت روان، برای کارکنان دارای اهمیت نمی باشد، بنابرین برنامه ریزی تأمین بهداشت روانی کارکنان از سویی به سلامت روانی- اجتماعی کارکنان و از سوی دیگر به اهداف توسعه صنعتی و تولید بهتر کمک می کند (بیان زاده، ۱۳۷۸). مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، وابستگی بین نسلی و خود شکوفایی تواناییهای بالقوه فکری و هیجانی و غیره میباشد. البته با در نظر گرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیر ممکن می کند (عبدی ماسوله و همکاران، ۱۳۸۶، ۶۵).
یکی از مؤلفه های سلامت، سلامت روان است و بر اساس یافته های موجود اختلالات روانی به عنوان یکی از مهمترین اجزای بار کلی بیماری ها هستند و پیشبینی می شود که تا سال ۲۰۲۰ ، سهم اختلالات روانی حدود ۵۰ درصد از بار کلی بیماری ها افزایش یابد. کارکنان بیمارستان ها به دلیل اینکه به طور مستقیم و نزدیک با همه اقشار اجتماع در ارتباط هستند، مسئولیت آن ها را در قبال سلامت و زندگی افراد دو چندان کردهاست. مشکلات شغلی و شرایط سخت کاری یکی از عوامل زمینه ساز اختلالات روانی هستند (بدری زاده و همکاران ، ۱۳۹۲، ۶۲).
منظور از سلامت روان درجه ای از تعادل است که فرد در مواجهه با مشکلات اجتماعی و سازگاری اجتماعی با محیط پیرامون خود، بین رفتارهای خویش برقرار میکند و رفتار منطقی از خود نشان میدهد (نوابی نژاد، ۱۳۷۸).
سازمان بهداشت جهانی سلامت عمومی را سلامتی کامل بدنی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی تعریف میکند. همچنین سلامت عمومی را معادل کلیه روش ها یا تدابیری میداند که برای جلوگیری از ابتلاء به بیماری روانی به کار می رود (غفوری آذر، ۱۳۸۶).
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان عبارت است از احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی تواناییهای بالقوه فکری، هیجانی و غیره (گزارش جهانی سلامت، ۲۰۰۱ به نقل از حدادی کوهار و همکاران، ۱۳۸۶). سلامت روان گویای رفتار هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها و شکوفایی استعدادهای ذاتی می باشد، به طوری که ارتقاء سلامت روان در جامعه موجب بهبود کیفیت زندگی می شود. صرف نظر از دیدگاه ها و به تبع آن تعاریف مختلف درباره سلامت روانی، مشخص شده است که عوامل متعددی وجود دارند که می توانند مستقیم یا غیرمستقیم و به طور مثبت یا منفی بر آن اثر بگذارند (باباپور و همکاران، ۱۳۸۲).
۲-۳-۳- ابعاد سلامت عمومی
سلامت عمومی هم چنان که از نام آن پیدا است یک مفهوم کلی است که جنبههای جسمانی و روانی را در بر میگیرد. سلامتی عمومی مفهومی است که دور بودن و عاری بودن از بیماری را در ذهن تداعی میکند و کلیه تلاش های پزشکان و روان شناسان در جهت حفظ این سلامتی و جلوگیری از بروز اختلال در جسم و روان بوده است. سلامتی در تحقیق حاضر مؤلفه های جسمانی، روابط اجتماعی، اضطراب و افسردگی را شامل می شود. به این معنی که فرد در این مؤلفه ها، آیا در حد بهنجار قرار دارد یا این که به ناهنجاری متمایل است.
بنابرین ابعاد سلامت عمومی شامل ناسازگاری جسمی، اضطراب ، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی میباشد.
علائم جسمانی
شامل مواردی درباره احساس افراد نسبت به وضع سلامت خود و احساس خستگی آن ها است و نشانه های بدنی را دربر میگیرد. بعد جسمی سرگیجه ،کمردرد و خستگی مفرط حواس پرتی و بی دقتی را شامل میگردد.
اضطراب
شامل عواملی است که با اضطراب و بی خوابی مرتبط اند. مواردی همچون نگرانی های مفرط، فشار های روانی، مشکلات در خواب راحت و مداوم، بد خلقی های مکرر، فشار عصبی زیاد، احساس هراس و بیم، احساس این که کارها بیش از حد توانایی فرد است. عوامل استرس زا در پرستاران شامل کارکردن شیفتی، تعارض نقش، نارضایتی کاری، ترس از دست دادن کار، تماس با مرگ بیماران و مسئولیت های حرفه ای نامشخص میباشد.
اختلال در کارکرد اجتماعی
گستره توانایی افراد را در مقابله با خواستههای حرفهای و مسایل زندگی روزمره می سنجد و احساسات آن ها را درباره چگونگی کنار آمدن با موقعیت های متداول زندگی آشکار میکند .
افسردگی
مواردی چون احساس بی ارزشی در مقایسه با دیگران، احساس نا امیدی و یأس، فکردن به پایان زندگی را شامل می شود.
۲-۳-۴- سلامت در پرستاران
یکی از مهمترین حوزه های توسعه سلامتی در جوامع، بخش بهداشت و درمان میباشد که ارتباط مستقیمی با سلامت انسان ها دارد و در این بین کادر شاغل در بیمارستان ها خصوصاًً گروه پرستاری به عنوان یک گروه شغلی پر استرس در نظر گرفته می شود(لامبرت، ۲۰۰۷).
“