مطالعات کار و زمان
Multi manning
کاهش در نیروی کار
تغییر و تعدیل در چیدمان
تولید سلولی
( ۵۶% و۶۷%) تکنیکهای دستهایی
کنترل کیفیت آماری
نگهداری بهرهور/ بازدارنده
اعداد داخل پرانتز، بیانگر درصدی از مولفین میباشد که حداقل به یکی از عناصر واقع در گروه مربوطه اشارهای داشته است.
همانطورکه مشاهده میشود برای همهی گروهها، البته بهغیر از سه گروه، تمامی مولفان در رابطه با حداقل یکی از عناصر واقع در آن ها، بحثهایی را مطرح کردهاند. در گروهی که با نام مدیریت روابط انسانی مشخص شده است، هیچ یک از مشخصه های ملحوظ در آن توسط مولفانی چون بیکنو و شینگو، مورد توجه قرار نگرفتهاند.
همچنین اوهنو و اسکانبرگر در مورد هیچیک از مشخصه های واقع در گروه مدیریت زنجیرهی تامین بحث نکردهاند. بعلاوه، تکنیکهای دستهایی[۵۷] دارای نقش ضعیفتری هستند. این نشان میدهد که برخلاف یافتههای شاه و وارد (۲۰۰۳)، مدیریت روابط انسانی و مدیریت زنجیرهی تامین از مشخصه های تعریفپذیر ناب نمی باشند. اما، نمرههای اختصاص یافته به آن ها خیلی بالا میباشد که نشانگر اهمیت بالا (و نه حیاتی) آن ها در مفهوم نابی میباشد. با مشاهدهی اهداف ارائه شده از بازبینی تحقیقات مولفان در جدول۲-۲، پرسشهایی در رابطه با اعتبار همگرایی تولید ناب ایجاد میشود.
البته نظر عمومی به اینکه هدف تولید ناب کاهش اتلاف میباشد در اینجا تامین نخواهد شد، اگرچه برخی از مولفان آن را اذعان داشتهاند((Bicheno,2004; Monden,1998; Shingo,1984.
همانطورکه تا کنون بحث شدهاست در رابطه با نابی دو حدیث[۵۸] عمده با عناوین ” جعبه ابزار نابی”[۵۹] و ” تفکر ناب”[۶۰] وجود دارد. این موضوع، با تفاوت مشاهده شده در میان اهداف استخراجی از بازبینی ادبیات نابی کاملا مشهود است.
بطورکلی گفته میشود، که دو نوع متفاوت از اهداف وجود دارد، اهداف متمرکز به داخل[۶۱] (Liker, 2004; Feld,2001; Ohno, 1998; Monden, 1998; Schonberger, 1982; Shingo, 1984) و متمرکز به خارج [۶۲] (Womack et al., 1990; Womack & Jones, 2003; Bicheno, 2004; Dennis, 2002)، فردی ممکن است بیان کند تفاوت در صورتبندی این اهداف بسیار کم بوده و درنتیجه مشکل خاصی نمیباشد. اما اساسا، یک تفکر متمرکز به داخل که به کاهش هزینه میاندیشد، با تفکر متمرکز به خارج که به بهبود رضایت مشتری میاندیشد، متفاوت میباشد.
.تقسیم تولید ناب به این دو قسمت موجب شده تا بحثهایی در مورد اینکه کدامیک صحیحتر میباشند، ایجاد شود. یک اظهار معمول این میباشد که ” نابی چیزی بیشتر از یکسری از ابزار میباشد” (مانند بیکنو، ۲۰۰۴)، که بیشتر دارای رویکرد فلسفی[۶۳] به موضوع است.
در مقابل رویکرد پروژهایی و کاربردی[۶۴] نیز وجود دارد که بیان میکند” نابی مجموعهایی از ابزارهای کاهش هزینه میباشد". این اظهار(دوم) به ندرت و با صراحت کمتری در متون دانشگاهی دیده میشود در حالیکه در میان مدیران اجرایی و عملیاتی بسیار معمول میباشد.
هیچکدام از این اظهارات بر دیگری برتری ندارد زیرا نابی در هر دو سطح فوق و همچنین در ابعاد استراتژیک[۶۵] و عملیاتی[۶۶] نیز مطرح میباشد(Hines et al., 2004). بعلاوه همانطورکه اشاره شد، تولید ناب میتواند با دو جهتگیری فلسفی و کاربردی نیز مطرح باشد(Shah & Ward, 2007).
با ترکیب و تعدیل چهار رویکرد ارائه شده توسط هاینز و همکارانش (۲۰۰۴) و شاه و وارد (۲۰۰۷)، میتوان نابی را در چهار طبقهی متفاوت شرح داد.
واژههای کاربردی و فلسفی توسط واژههای اجرایی[۶۷] و جلوهایی[۶۸] جایگزین میشوند. و همچنین واژههای عملیاتی و استراتژیک توسط واژههای گسسته[۶۹] و پیوسته[۷۰] جایگزین میشوند. در جدول۲-۴ این چهار رویکرد متفاوت از تولید ناب ارائه شدهاست. اصطلاح جلوه از تمرکز بر فلسفه کلان، و به مباحثی که میتوان آن ها را تنها با ارئهی مثالهایی تعریف کرد، دلالت دارد. در حالیکه اصطلاح کاربردی و اجرایی بر چیزهایی که بایستی انجام داده شوند تمرکز دارد. اصطلاح گسسته بر وقایع مجزا، مانند انجام پروژههای بهبود افراد با بهره گرفتن از ” جعبه ابزار نابی” (Bicheno, 2004; Nicholas & Soni, 2006) یا وضعیت نهایی که با واژهی “نابی”[۷۱] بیان میشود(Krafcik, 1988)، دلالت دارد. در مقابل، واژهی مستمر، یک دیدگاه فرایندگرا را مطرح میکند که بر تلاش مستمر، متمرکز میباشد که همان فلسفه ” تفکر ناب”[۷۲] یا ” شیوهی تویوتا”[۷۳] نامیده میشود Jones, 2003; Liker, 2004) & Womack). در حالت دیگرش نیز بصورت فرایند ” ناب شدن”[۷۴] نامیده میشود(Liker, 1998; Karlsson & Ahstrom, 1996).
جدول ۲-۴ شمایلی از چهار رویکرد قابل تعریف در رابطه با نابی (Pettersen, 2009)
پیوسنه (استراتژیک)
گسسته (عملیاتی)
تفکر ناب
نابی
جلوه ایی (فلسفی)
ناب شدن
جعبه ابزار نابی
اجرایی (کاربردی)