“
الف) در سطح همه ی نیروهای مسلمان و آحاد امت اسلامی.
ب) در سطح نیروهای ویژه و «امت خاص» که بدین منظور تربیت میشوند.
از این نظر تعجبی ندارد که قرآن کریم از یک سو از همه ی افراد امت اسلامی خواسته می شود تا به صورت فراگیر و خود جوش، امر به معروف و نهی از منکر را به پا دارند:
کنتُم خَیرَ امَّهٍ اخرِجَت للنّاسِ تأمُرونَ بالمعروفِ و تنهونَ عَنِ المُنکَر (آل عمران ۱۱۰)
شما بهترین امتی هستید که از میان مردم پدید آمده، امر به معروف و نهی از منکر می کنید.
و از سوی دیگر انجام این وظیفه را به عهده گروه خاص از مسلمانان قرار میدهد:
ولتکن من کم امَّهً یَدعونَ الی الخیرِ و یأمرونَ بالمعروفِ و یَنهونَ عَن المُنکَر (آل عمران ۱۰۴)
باید از شما جماعت و گروهی باشند که دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر کنند. (سروش ۱۳۸۶: ۸۰و ۸۰)
مقام معظم رهبری درباره ی امر به معروف و نهی از منکر می فرماید: امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن به پا داشتن همه فرائض اسلامی است باید در جامعه ما احیا شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و چیره شدن زشتی و گمراهی و فساد مسئول احساس کند. ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کج روی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله ی زیادی داریم. این فاصله، باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود و پیمودن آن با همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر آسان گردد. (بانکی پور فرد ۱۳۸۰: ۱۲۶)
و در جای دیگر می فرماید:
بنده چندی پیش گفتم همه باید امر به معروف و نهی از منکر بکنند. الان هم عرض می کنم که نهی از منکر کنید. این واجب است. امروز امر به معروف و نهی از منکر کنید. هم مسئولیت شرعی و هم مسئولیت انقلابی و سیاسی شما است. امر به معروف هم مثل نماز واجب است. حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه می فرماید:
(همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا، در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر نیست، مگر همچون آب دهانی که در دریایی ژرف انداخته شود). یعنی امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس وسیع و عمومی حتی از جهاد بالاتر است. پایه دین را امر به معروف و نهی از منکر محکم میکند. اساس جهاد را امر به معروف و نهی از منکر استوار میکند. (همان: ۱۲۷)
ز- شهادت و جهاد در راه خدا:
شهادت در لغت به معنای گواهی به معنای گواهی دادن و گواهی است و شهید معانی متعددی دارد:
«۱- کشته شده در راه خدا که به جهت حضور ملائکه رحمت، یا شهادت خدای متعال و فرشتگان برای او به بهشت، او را شهید گویند. ۲- کسانی که در روز قیامت از آنان بر امتهای گذشته درخواست گواهی و شهادت می شود. ۳- آنکه زنده و حاضر است نزد پروردگار خود. ۴- آنکه مشاهده میکند ملکوت و ملکه خدای را و …» (میرعرب، ۱۳۸۴: ۳۳)
استاد شهید مطهری درباره شهادت طلبی می نویسد: «گرایشهای ایمانی، مذهبی موجب آن است که انسان تلاش هایی علی رغم گرایش های طبیعی فردی انجام دهد. و احیاناً هستی و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فدا سازد. این در صورتی میسر است که ایده انسان جنبه تقدس پیدا کند و حاکمت مطلق بر وجود انسان بیابد. تنها نیروی مذهبی است که قادر است به ایده ها تقدس ببخشد و حکم آن ها را در کمال قدرت بر انسان جاری سازد.
گاهی افرادی نه از راه ایده و عقیده مذهبی بلکه تحت فشار عقده ها، کینه توزیها، انتقام گیریها و بالاخره به صورت عکس العمل شدید در برابر احساس فشارها و ستم ها، دست به فداکاری میزنند و از جان و مال و همه حیثیات خود می گذرند، همچنان که نظایرش را در گوشه و کنار جهان می بینیم. ولی تفاوت یک امیدهای مذهبی و غیرمذهبی این است که آن جا که پای عقیده مذهبی به بیان میآید و به ایده قداست ببخشد، فداکارییها از روی کمال رضایت و به طور طبیعی صورت میگیرد. فرق است میان کاری که از روی رضا و ایمان صورت گیرد ، که نوعی انتخاب است، با کاری که تحت تاثیر عقده ها و فشارهای ناراحت کننده درونی صورت میگیرد که نوعی انفجار است. ایمان مذهبی پیوندی است دوستانه میان انسان و جهان و به عبارت دیگر نوعی هماهنگی است میان انسان و آرمانهای کلی جهان اما ایمان و آمانهای غیرمذهبی، نوعی دیگر از جهان و ساختن جهانی برای خود است. که به هیچ وجه، از جهان بیرون حمایت نمی شود. (همان: ۳۵)
حجه الاسلام قرائتی به استناد آیه :
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یُرزقون. (آل عمران، ۱۶۹)
و هرگز گما ن مبرید آن ها که در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه آن ها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده شده اند.
ما بر مبنای قران که شهیدان را زنده میداند، به شهدای راه اسلام و بخصوص شهدای کربلا سلام کرده با آنان حرف زده و توسل می جوییم.
در روایات آمده است که شهید هفت ویژگی اعطایی از جانب خدا دارد:
۱- اولین قطره خونش موجب آمرزش گناهانش میگردد. ۲- سر در دامن حورالعین می نهد. ۳- به لباسهای بهشتی آراسته میگردد. ۴- معطر به خوشبوترین عطرها می شود. ۵- جایگاه خود را در بهشت مشاهده میکند. ۶- اجازه سیرو گردش در تمام بهشت به او داده می شود. ۷- پرده ها کنار رفته و به وجه خدا نظاره میکند. (قرائتی، ۱۳۹۰: ۸-۲۷)
مقام معظم رهبری نیز در رابطه شهادت و جهاد در راه خدا می فرماید:
هدف از تعلیم و تربیت در رژیم گذشته بار آوردن افراد برای کسب مقام و پول بود ولی هدف شما امروز شهادت و جهاد در راه خدا است و این امر، به دلیل تحصیل در محیط اسلامی و انقلابی است. (بانکی پورفرد،۱۳۸۰: ۱۲۸)
پس ما می بینیم کسانی که پا به عرضه شهادت و جهاد در راه خدا میگذارند بدرستی تربیت یافتگان تعالیم عالیه اسلام هستند و به نوعی تعلیم و تربیت شکلی جهادی دارد. مقام معظم رهبری در این رابطه در دیدار با جمعی از برادران مراکز تربیت معلم و انجمن های اسلامی می فرماید:
شما کار بسیار شایسته ای انجام داده اید که قلم و دانش و تعلیم و تحصیل را با جهاد ومبارزه و پیکار در هم آمیختید. این همان شکل درست ورود به صحنه های اجتماعی، در بینش عمیق اسلامی است. (همان: ۱۲۸)
و در جای دیگر می فرماید:
شهادت یکی از مفاهیمی است که فقط در ادیان معنا میدهد، هر چند در همه ملتها و کشورها، اگر کسی در راه هدفهای ملی کشته شود، به او شهید میگویند و همه کشورهایی که امروز نام و آوازه ای دارند و تاریخی پشت سر آنها کسانی را که به عنوان شهید در میان خودشان می شناسد به آن ها افتخار میکنند و یاد آن ها را گرامی می دارند و این ها کسانی هستند که در برهه ای از تاریخ آن کشور و ملت، در راه هدفهای ملی یا حفظ استقلال ملی، جنگ کردند و کشته شدند اما در حقیقت نام و معنای شهید در جایی صادق میباشد که دین موجود است.
“