فرهنگ سلسله مراتبی۲ :
سازمان دارای فرهنگ سلسله مراتبی است که بر ثبات و کنترل تأکید می ورزد، مکانی کاملاً رسمی و ساختار یافته برای انجام کارهاست و رویه ها به گونه ای تعریف شده اند که مشخص می کنند هر فرد چه کاری باید انجام دهد. حفظ و نگهداری و حرکت آرام سازمان بسیار حیاتی است. عامل انسجام و یکپارچگی سازمان، قوانین رسمی و سیاست هاست. توجه بلند مدت سازمان بر حفظ ثبات و عملکرد بالا همراه با کارآیی و عملیات آرام آن است. موفقیت بر حسب تحویل قابل اعتماد، برنامه زمانبندی مشخص، و هزینه ی پایین تعریف می شود. مدیریت کارکنان بر مبنای امنیت شغلی همراه با پیش بینی پذیری است ( کامرون و کوئین ، ۲۰۰۶).
فرهنگ باشگاهی۳:
سازمان هایی دارای فرهنگ باشگاهی است که بر حفظ و بقای درونی و انعطاف پذیری، علاقه به افراد و حساسیت نسبت به مشتریان تأکید دارد. مکان و فضای کاری سازمان های با فرهنگ باشگاهی بسیار دوستانه است، جایی که کارکنان در بسیاری از موارد با یکدیگر اشتراک دارند. درست
مثل اعضای یک خانواده ی بزرگ. انسجام سازمانی از طریق وفاداری به سنت ها ایجاد می شود.
۱- Cameron & Cuinn
۲-The Hierarchy culture
- Club culture 3
تعهدات سازمانی بسیار بالاست. سازمان ها بر منافع بلند مدت توسعه منابع انسانی و دستیابی به درجه بالایی از انسجام و اخلاق تأکید می ورزد.
موفقیت در چنین سازمان هایی بر حسب میزان حساسیت نسبت به مشتریان و علاقه به مردم تعریف می شود. سازمان پاداش ویژه ای برای کارهای گروهی، مشارکت و توافق آرا قائل است ( کامرون و کوئین، ۲۰۰۶).
فرهنگ بازاری۱ :
سازمان هایی دارای فرهنگ بازاری است که بر موقعیت یابی همراه با نیاز و ثبات و کنترل تأکید می ورزد. چنین سازمان هایی نتیجه گرا۲ هستند و توجه اصلی شان انجام درست کارهاست. کارکنان با یکدگر رقابت نموده و هدف جو هستند. رهبران چالش طلب، مولد و محرک هایی سخت کوش هستند، آنها افرادی پیگیر و پایدار هستند. آن چیزی که سازمان را به هم متحد و یکپارچه می سازد، تأکید بر برنده شدن است. شهرت و موفقیت جزء علاقه همگان است. تأکید بلند مدت بر اقدامات رقابتی و دستیابی به اهداف و مقاصد کمی است. موفقیت بر حسب میزان نفوذ در بازار تعریف می شود و رهبری بازار و قیمت (هزینه) مهم است و سبک سازمان حرکت سخت کوشانه و رقابت آمیز است ( کامرون و کوئین، ۲۰۰۶) .
فرهنگ ادهوکراسی:
سازمان هایی دارای فرهنگ ادهوکراسی هستند که بر موقعیت یابی بیرونی و انعطاف پذیری بالا و فردگرایی تأکید می ورزند. فضا و محیط کاری چنین سازمان هایی پویا، کارآفرین و خلاق بوده و کارکنانی ریسک طلب، همراه با رهبرانی نوآور و خلاق را ترغیب می کند. آن چیزی که مایه همبستگی و انسجام سازمان های دارای فرهنگ ادهوکراسی می شود، تعهد به تجربه گرایی و نوآوری است. تأکید بر آن است که در لبه ی پرتگاه حرکت شود( پیشتاز و پیشگام نوآوری و خلاقیت باشند). تأکید بلند مدت چنین سازمان هایی بر رشد و کسب منابع جدید است. موفقیت به معنای منحصر به فرد شدن و ارائه تولیدات یا خدمات نوین است . رهبر تولید یا خدمات خاص شدن در چنین فرهنگ سازمانی مهم است و سازمان بر ابتکار و آزادی عمل فردی تأکید می ورزد ( کامرون و کوئین، ۲۰۰۶).
۲-۲-۹- سطوح فرهنگ سازمانی شاین
مفروضات اساسی:
در ژرف ترین سطح آگاهی های فرهنگی، مفرضات ناخودآگاه و مسلم درباره ی چگونگی حل مسائل سازمانی جای گرفته اند. این مفروضات اساسی به اعضا می گویند که چگونه به امور نگریسته، درباره آنها فکر کرده و آنها را احساس نمایند.
آنها نشان دهنده ی مفروضات غیر قابل بحث و خدشه ناپذیر پیرامون برقراری رابطه با محیط، ماهیت طبیعت انسان، فعالیت انسان و روابط انسان هستند.
ارزش ها :
تعاریف متفاوتی برای ارزش ها در متون مختلف ارائه شده است که در اینجا چند تعریف برگزیده و آورده شده اند.
۱- اعتقادات بنیادی و حقایقی که سازمان آنها را گرامی می دارد را ارزش های سازمان گویند. ارزش ها اصول دائمی و ثابت هستند. در حالی که رسالت و دورنما متأثر از شرایط محیطی و بازار تغییر می یابند (حمیدی، ۲۰۰۳).
۱-Market culture
۲- Result Oriented
۲- انتظارات و برداشت هایی که بیانگر این مطلب هستند که کارکنان چگونه رفتار می کنند و روابط کسب و کار مبتنی بر چه چیز هایی(به طور مثال اعتماد، حمایت یا راستگویی ) هستند.
۳- اعتقادات ریشه ای و ماندگار سازمان ( مجموعه ی کوچک از اصول کلی و راهنما) که نباید با رویه های خاص فرهنگی یا عملیاتی حفظ شود. این معتقدات را به اقتضا شرایط مالی و یا به خاطر رعایت مصالح کوتاه مدت نمی توان قربانی کرد ( جیمز کالینز از اساتید دانشگاه استنفورد).
۴- ارزش های سازمانی، اصول اعتقادی دیرپا و اساسی یک سازمان بوده، باعث رشد و نمو افراد در قالب گروه می شود (طوسی).
۵- ارزش ها مربوط به باید های درون سازمان است. ارزش ها به اعضا می گویند که چه چیزی در سازمان مهم است و باید به چه چیزی توجه کنند. ارزش ها معمولاً در ابتدا توسط بانی سازمان (رهبر سازمان) به کار گرفته شده و سپس رواج می یابند.
هنجار ها:
در زیر سطح آگاهی های فرهنگی، هنجارهایی قرار دارند که اعضا را در مورد چگونگی رفتار در موقعیت های خاص راهنمایی می کنند. این هنجارها، قوانین نوشته نشده ی رفتاری می باشند.
مصنوعات:
در بالاترین سطح آگاهی های فرهنگی، مصنوعات و ابداعاتی قرار دارند که آشکارتر از سایر سطوح عناصر فرهنگی هستند. این ها شامل رفتار های مشهود اعضا و همینطور ساختارها، سیستم ها، رویه ها، قوانین و ابعاد فیزیکی سازمان هستند.
جدول ۲-۹:گونه شناسی های مختلف از فرهنگ سازمانی(رشیدی، ۱۳۸۷)
صاحب نظر | گونه شناسی | صاحب نظر | گونه شناسی |
۱- کویین و کامرون (۲۰۰۶) |
۱. باشگاهی ۲. کارآفرینی(ادهوکراسی) ۳. بازاری ۴. سلسله مراتبی (بروکراتیک) |
۲- کوک و لافرتی(۱۹۸۷) موسسه هم افزایی انسانی (۲۰۰۳) | ۱. فرهنگ سازنده ۲. فرهنگ انفعالی/ تدافعی ۳. فرهنگ تهاجمی/ تدافعی |
۳- ترامینارس (۲۰۰۵) | ۱. فرهنگ قبیله ای (ارگانیک- ثابت) ۲. فرهنگ برج ایفل (بورکراتیک از بالا به پایین) ۳. فرهنگ موشک هدایت شده (پروژه و هدف محور) ۴. فرهنگ گلخانه ای (ارگانیک- نوآور) |