مطالعات حاکی از تاثیر مثبت تغذیه بر کاهش رفتار ضد اجتماعی است.در جهان هستی بنیان بدیهی زندگی نیاز به غذاست و بشر از زمانی که خود را شناخت،ضرورت شناسایی کمی و کیفی غذا را درک کرد.علم تغذیه یکی از عوامل مؤثر در سلامت عمومی و پیشرفت اقتصادی جوامع بشری است،مخصوصا در کشورهایی که از این دانش شناخت بهتری دارند و آن را به کار میبرند.این پایان نامه با بحث در مورد مواد پنج گانه اصلی غذایی شروع شده و سپس اثرات این مواد در بدن و روان مورد مطالعه قرار گرفته است.
بخش اول:درشت مغـذی ها[۲]
غذاها از چنین قدرت حیرت آوری برخوردار هستند که میتوانند بر روی طرز کار مغز شما مؤثر باشند.حتی فکر کردن در مورد این که مغز در مقابل چنین تغییرات نامحسوس مواد غذایی این قدر حساس است تعجب آور به نظر میرسد.تحقیقات پیشگام جدید آشکار میسازد،غذا در افسردگی یا نگرانی وهم چنین حالت های تهاجمی شما دخالت دارد.عامل غذا نمی تواند در این قبیل موارد نادیده انگاشته شود.مواد غذایی عمده،از قبیل کربوهیدرات ها،پروتئین و چربی ها به نحو محسوسی میتواند بر روی خلقیات و انرژی مغزی شما تاثیر بگذارد. (کارپر،۱۳۷۹،۳۸۱)
کمبود مواد غذایی هم برای جسم وهم برای جان مصیبت بار است.به طور کلی وظایف بدنی کند انجام میگیرد و بی حسی و افسردگی ظاهر می شود.بی حسی فیزیکی موجب از دست دادن کنترل می شود و همین سبب زود رنجی و تند خویی میگردد،پدیدههای اخلاقی و روابط اجتماعی ضعیف می شود و گسستگی خانواده،افزایش جرم،سرقت و فحشابروز میکند.بنابرین از ظواهر برمی آید که سوء تغذیه علت اصلی نابرابری اجتماعی و فکری است. (گروهی از مولفان،۱۳۷۸،۲۷)
یکی از اولین قوانین مغز اکثر مردم،کربوهیدرات ها و عمدتاً قند به عنوان پایین آورنده ها ست.در حالی که غذاهای حاوی پروتئین به نسبت جزو ارتقا دهنده ی آن به شمار می رود.وقتی دلتان میخواهد از نظر قوای دماغی باهوش و تیز باشید شکم خود را از شیرینی،کیک،دونات،بستنی،شربت یا غلات شیرین،برنج یا ماکارونی انباشته نکنید.برعکس برای کسب حداکثر استفاده از مغز و رسیدن به مرز کامل هوشیاری و چالاکی از غذاهایی حاوی پروتیئن همراه با غذاهای شیرین یا نشاسته داراستفاده نمایید.ضمنا در نظر داشته باشید که چربی های اشباع به علت دیر هضم بودن جزو مواد پایین آورنده ی قدرت فعاله مغز به شمار میروند.غذاهای غنی از پروتئین مغز شما را از آن چه که هست باهوش تروپر انرژی تر نمی کند بلکه پروتئین به آسانی از منگ شدن و کم کار شدن مغز شما به وسیله کربوهیدرات ها جلوگیری می کند.روی همین اصل وجود مقدار کمی مواد پروتئینی در جیره ی غذایی اثرات کندکنندگی کربوهیدرات هابرروی مغز را خنثی نموده و مغز را به حالت فعال نگه میدارد.البته فراموش نکنید که خوردن مواد پروتئینی خیلی زیاد ممکن است اثرات کربوهیدرات ها را به کلی خنثی سازد. (کارپر،۱۳۷۹،۳۸۴)
دانشمندان در این امر توافق دارند که غذاهای بسیار غنی از کربوهیدرات ها و چربی ها ی اشباع،فعالیت مغز را کند تر کرده ولی غذاهای پروتئینی برعکس آن را از حالت کندی بیرون می آورد. (کارپر،۱۳۷۹، ۳۸۳)
منظور کردن۵تا۱۰درصد پروتئین در هر وعده غذایی به مغز در ساختن ماده سروتونین که مانع کم کاری و خواب آلودگی مغز است کمک مؤثری را می کند.به عبارتی دیگر اگر قصد فعال بودن و هوشیارانه عمل کردن را دارید در این صورت از مصرف کربوهیدرات های خالص نظیر شیرینی،کارامل،شکلات و قند اجتناب کنید.زیرا همه ی این مواد فاقد پروتئین بوده است. (کارپر،۱۳۷۹،۳۸۵)
وقتی ما مقادیر زیادی مواد قندی می خوریم،احساس میکنیم که سنگین شده ایم،حتی خسته هستیم و هنگامی که از خوردن مواد نشاسته ای،قند و چربی اشباع پرهیز میکنیم این حالت به ما دست نمی دهدواگر برعکس بیشتر از پروتئین استفاده نماییم می فهمیم که در ما انرژی بیشتری ایجاد شده وحتی احساس خوشی نیز می نماییم.البته لازم است نوع غذای انسان همیشه تغییرکند و به طور دائم از یک یا دو نوع غذا استفاده نکند.خوردن یک غذا به مدت طولانی خود باعث افسردگی وخمودگی می شود. (فروزین،۱۳۷۸،۲۸)
مبحث اول:کربوهیدرات ها[۳]
کربوهیدرات های غذایی اصلی ترین منبع سوخت برای تامین انرژی و حرارت بدن هستند.این کربوهیدرات ها ذخیره ی برگشت پذیر فوری انرژی را به صورت گلیکوژن حفظ می نمایند. (ویلیامز،۱۳۸۳،۶)
کربوهیدرات ها اکثر رژیم غذایی ما را تشکیل میدهد.در وصف اهمیت کربوهیدرات همین بس که۹۵% از انرژی مغز،به وسیله این ماده مغذی تامین می شود و تاثیر مستقیم این ماده غذایی بر مغز است که آن را از اهمیت ویژه ای برخوردار میکند.این ماده هنگام فعالیت هم،اولین منبع انرژی است که مصرف می شود لذا هر کجا که فعالیتی است،چه ذهنی و چه بدنی،کربوهیدرات حرف اول را می زند. (www.blogfa.com)
گلوکز که به آن قندخون میگویند تنهامنبع انرژی است که در سیستم اعصاب مرکزی به مقدار۱۴۰گرم در روز قابل استفاده است.مقدار کل گلوکز خون طبیعی در حالت ناشتا حدود۶۰-۱۱۰میلی لیتر در۱۰۰میلی لیتر خون است.کاهش قندخون به میزان کمتر از۴۰ میلی گرم راهیپوگلیسمی میگویند و با علائمی هم چون اختلال شعورو تندخویی مشخص می شود.هیپوگلیسمی در نتیجه کاهش گلوکز مغز است.
در صورت پیش آمدن چنین حالتی دادن محلول های قندی و رژیم پر پروتئین سبب ترشح گلوکاگون گشته و این در ممانعت از کاهش قند خون کمک میکند. (فتاحی معصوم و زروندی،۱۳۸۴،۲۵۶-۲۵۷)
هیپوگلیسمی عبارت است از کاهش غیر عادی قند خون که خود موجب ناراحتی های بی شمار بدن می شود.مغز به تنهایی روزانه۱۸۰گرم گلوکز مصرف می کندو بدون گلوکز نمی تواند به نحو مؤثری فعالیت کندو از اینجا است که مبتلایان به هیپوگلیسمی مشکلات زیادی دارند.هیپوگلیسمی یک بیماری مختل کننده است که فرد را ستیزه جو میکند و زندگی را برای اطرافیان خود سخت میکند،او را شهوت ران میکند به طوری که فرد نمی تواند خود را کنترل نماید و در کلام و عمل خشن می شود. (گروهی از مولفان،۱۳۷۸،۳۲)
هیپوگلیسمی به معنی پایین بودن قند خون است.علت آشکار شدن این امر این است که قند به اندازه ی نیاز به یاخته های مغزی نمی رسد و آدرنالین و هورمون های وابسته به آن در زمان پایین بودن قند فعال تر میشوند. حمله های کاهش قند خون ،کوتاه مدت است و شاید چند دقیقه و یا چند ساعت ادامه داشته باشد.شاید بتوان گفت اکثر جرایم اتفاقی در این زمان رخ میدهد.اختلالات خوردن شامل بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی است.شناخته ترین نوع هیپو گلیسمی پس از خوردن غذا آشکار میگردد.قند خون این افراد پس از غذا خوردن بالا می رود و سپس شروع به پایین آمدن میکند.این پایین آمدن چنانچه به تندی انجام گیرد میتواند نشانه های هیپو گلیسمی آشکار کند.گاهی هیپوگلیسمی پس از نخوردن غذا و یا یک شب گرسنگی آشکار می شود.این نوع هیپوگلیسمی از نوعی که پس از خوردن غذا آشکار می شود وخیم تر است. (بارنارد ،۱۳۷۶،۱۴۷)
“