کارکنان[۱۸]
سازمانهای متعالی تمامی توان بالقوه کارکنان خود را در سطوح فردی ، تیمی و سازمانی اداره کرده توسعه بخشیده و از آن بهره می گیرند . آنها عدالت و برابری را ترویج کرده ، کارکنان را در امور مشارکت داده و به آنان تفویض اختیار میکنند. این سازمانها به گونه ای به کارکنان خود توجه کرده ، ارتباط برقرار ساخته و آنها را مورد تشویق و تقدیر قرار میدهند که در آنها انگیزه و تعهد برای استفاده از مهارت و دانش شان در جهت منافع سازمانی ایجاد شود .
شرکای تجاری و منافع[۱۹]
سازمانهای متعالی مشارکتها و همکاریهای تجاری بیرونی ، تامین کنندگان و منابع داخلی خود را به منظور پشتیبانی از خط مشی و استراتژی و اجرای اثر بخش فرآیندهایشان برنامه هایشان برنامه ریزی و مدیریت می کنند.
فرایندها[۲۰]
سازمانهای متعالی فرآیندهای خود را به منظور کسب رضایت کامل و ایجاد ارزش فزاینده برای مشتریان و سایر ذینفعان طراحی نموده ، مدیریت کرده و بهبود می بخشند .
نتایج مشتریان[۲۱]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با مشتریان خود را اندازه گیری کرده و به آنها دست مییابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با مشتریان بیرونی خود چه نتایجی بدست می آورد.
نتایج کارکنان[۲۲]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با کارکنان خود را اندازه گیری کرده و به آنها دست مییابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با منابع انسانی خود چه نتایجی بدست می آورد.
نتایج جامعه[۲۳]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با جامعه را اندازه گیری کرده و به آنها دست می یابند.
در اینجا مشخص میگردد که سازمان درارتباط با جامعه محلی ، ملی و بین المللی چه نتایجی بدست می آورد.
نتایج کلیدی عملکرد[۲۴]
سازمانهای متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با عناصر اصلی خط مشی و استراتژی را اندازه گیری کرده و به آنها دست می یابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با عملکرد برنامه ریزی شده خود چه نتایجی بدست می آورد(اقبال و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۲-۱۲٫مفاهیم محوری تعالی سازمانی
سازما نهای متعالی، با پایبندی به اصول ارزشی تعالی سازمانی و در حرکت مستمر خوده به سوی
تعالی، شواهدی بارز و آشکار از عینیت یافتن مفاهیم محوری تعالی سازمانی را در گستره سازمان خود
به نمایش می گذارند. این سازما نها، با بکارگیری الگوی تعالی سازمانی، هرچه در مسیر تعالی پیشرفت
بیشتری داشته باشند، مفاهیم محوری تعالی سازمانی در آنها، شکوفاتر خواهد شد.(الگوی تعالی سازمانی ، ویرایش۹۰)
۱-رهبری آرمان گرا
سازمان های متعالی ، رهبرانی دارند که با تعیین جهت گیری کلی سازمان، آینده را به تصویر کشیده و
برای تحقق اهداف سا ز مان، ذی نفعان کلیدی را سهیم کرده و نیازهای آنان را بطور متوازن برآورده
می کنند، و با انعطاف پذیری و درک محر ک های کلیدی کسب و کار، تصمیم های مناسب را به موقع اتخاذ کرده، در صورت لزوم جهتگیری و اهداف سازمان را بازنگری و تعدیل می کنند.
رهبران این سازما ن ها، با ایفای نقش به عنوان الگو، الهام بخش کارکنان هستند ، ارزش ها و اصول
اخلاقی را پاس می دارند و به مسئولی ت های اجتماعی خود متعهدند و فرهنگی را ایجاد می کنند که با
یادگیری، نوآوری، رفتار اخلاقی، پاسخگویی و توسعه سازمانی، دستیابی به نتایج پایدار را برای
سازمان از طریق رو شهای نوین مقدور می سازد.
۲- دستیابی به نتایج متعادل
سازمان های متعالی، نتایج کلیدی و مجموع های متوازن و اولویت بندی شده از نتایج را که نیازهای
کوتاه مدت و بلند مدت ذ ی نفعان یا فراتر از نیازهای آنان را برآورده سازد، شناسایی و درک می کنند و
بر اساس آنها استراتژ یها و خ ط مشی های پشتیبان را تعیین و جاری می سازند.
این سازمان ها، با درک روابط علی و بکارگیری سازوکارهای اثربخش در مدیریت ریسک، از طریق
برنامه ریزی، تعریف شاخص های عملکردی و دستاوردها ، ارزیابی عملکرد، مقایسه، تامین اطلاعاتی که
زمینه ساز تصمیم گیری موثر رهبران آنها باشد و رعایت شفافیت در گزار ش دهی به ذینفعان، دستیابی
به اهداف استراتژیک را محقق ساخته و به سوی چشم انداز پیش می روند.
۳- ارزش آفرینی برای مشتریان
سازمان های متعالی ، مشتریان را علت اصلی وجود خو د می دانند و با تکیه بر قابلیت های خود می کوشند تا با شناسائی گرو ه های مختلف مشتریان، نیازها و انتظارات آنها را درک و پیش بینی کنند.
این سازمان ها، مشارکت فعال مشتریان را برای توسعه محصولات، خدمات و تجربه های جدید و
نوآورانه جلب می کنند وبا بکارگیری سازو ک ارهائی برای افزایش تجربه مشتریان و پایش آن، برقراری
گفتمانی مبتنی بر گشودگی ، شفافیت و پاسخگوئی سریع و اثربخش به هرگونه بازخور، مقایسه و
الگوبرداری از تجرب ههای موفق، تلاش م یکنند تا برای مشتریان نوآوری کرده و ارزش بیافرینند.
۴- فرایندگرایی و تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت
سازمان های متعالی ، به منظور خلق ارزش برای ذ ی نفعان و دستیابی به نتایجی متوازن و پایدار، به
وسیله فرآیندهائی ساخت یافته و همسو با استراتژ ی ها که بعضا فراتر از مرزهای سازمانی نیز